چکیده:
د.در دنیای کنونی بهدلیل مصرف زیاد حاملهای انرژی و تولید آلایندههای زیستمحیطی بهوسیله برخی از آنها مطالعه و بررسی متغیرهای مؤثر بر تقاضا و مصرف انرژی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مقاله با استفاده از تابع هزینه ترانسلوگ 4 نهادهای (سرمایه، نیروی کار، انرژی الکتریکی و سایر حاملهای انرژی) و برای دادههای سری زمانی (1386- 1377) سهمهای هزینهای برای نهادههای تولید برآورد میگردد، سپس از آنها برای محاسبه کششهای جانشینی قیمتی و متقاطع آلن و موریشما استفاده میشود. بر اساس نتایج بهدست آمده از برآوردهای این پژوهش مقدار کشش قیمتی موریشیما برای سرمایه و انرژی الکتریکی 588/1 و کششهای قیمتی آلن برای دیگر حاملهای انرژی برابر 698/0 میباشد که هر دو بیانگر جانشین بودن نهاده سرمایه و انرژی در دوره مورد مطالعه است، همچنین مقدار کشش متقاطع قیمتی بین دو نهاده انرژی الکتریکی و سایر حاملهای انرژی بجز انرژی الکتریکی برابر (363/1-) بوده است که نشان میدهد این دو نهاده در دوره مورد بررسی مکمل یکدیگرند.
This paper examines elasticity of substitution among electricity، other energy materials and capital in IR. Iran chemical industry، using time series data between (1998-2007). This analysis uses Tran slog production and cost functions due to their economic properties and production inputs are categorized into four categories including capital، labor، electricity and other energy materials. This production function were used to estimate the own، cross price، Morishima and Alen elasticity. The Morishima elasticity for capital-electricity estimated 1. 588 and Alen elasticity for capital and other materials estimated 0. 698. Cross elasticity between electricity and other materials was equal to (-1. 363). So that the results of this paper indicate that capital، electricity and labor substitute each other. But electricity and other energy materials are found to be complements.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله با اسـتفاده از تـابع هزينه ترانسلوگ ٤ نهاده اي (سرمايه ، نيروي کار، انرژي الکتريکي و سـاير حامـل هـاي انـرژي ) و بـراي داده هـاي سري زماني (١٣٨٦- ١٣٧٧) سهم هاي هزينه اي براي نهاده هاي توليد برآورد مي گردد، سپس از آنها براي محاسبه کشش هاي جانشيني قيمتي و متقاطع آلن و موريشما استفاده مي شود.
بر اساس نتايج به دست آمده از برآوردهـاي اين پژوهش مقدار کشش قيمتي موريشيما براي سرمايه و انرژي الکتريکي ١/٥٨٨ و کشش هاي قيمتي آلـن بـراي ديگر حامل هاي انرژي برابر ٠/٦٩٨ مي باشد که هر دو بيانگر جانشين بودن نهاده سرمايه و انـرژي در دوره مـورد مطالعـه اسـت ، همچنين مقدار کشش متقاطع قيمتي بين دو نهاده انرژي الکتريکي و ساير حامل هاي انرژي بجز انرژي الکتريکـي برابر (١/٣٦٣-) بوده است که نشان مي دهد اين دو نهاده در دوره مورد بررسي مکمل يکديگرند.
برندت و وود (١٩٧٥) در تحقيقي که با استفاده از داده هاي سري زماني بين سال هـاي (١٩٧١-١٩٤٧) و به کار بردن تابع ترانسلوگ ١ براي ٤ نهاده سرمايه ، نيروي کار، بـرق و سـاير انـرژي هـا انجـام دادنـد بـين سرمايه و انرژي رابطه مکملي را مشاهده نمودنـد، همچنـين در مطالعـه ديگـري کـه توسـط هاندسـون و يورگنسون (١٩٧٤) انجام شد نتايج مشابهي به دست آمد.
در جديدترين مطالعات انجام شده کريشناپيلاي و تامپسون (٢٠١٢) بـا اسـتفاده از داده هـاي مقطعـي رابطه جانشيني و توابع توليد هموتتيک و غيرهموتتيک به تخمين کشش هاي جانـشيني قيمتـي در بخـش صنعت آمريکا پرداخته اند که با توجه به مقادير کشش متقاطع به دست آمده انرژي الکتريکي جانشين ضعيفي براي نيروي کار و سرمايه مي باشد، در حالي که نيروي کـار و سـرمايه جانـشين هـاي قـوي بـراي انـرژي الکتريکي هستند.