خلاصه ماشینی:
"در این دگرگونیهای حوزه مدیریت؛ موضوع تغییر نگرش نسبت به نیروی انسانی آشکارتر است.
این اختلاف دیدگاه تفاوت شیوههای مدیریت منابع انسانی در دو حوزه غرب و شرق را به دنبال داشت.
درک این مفاهیم گامهای نخست برای ادراک نقش منابع انسانی در توسعه پایدار و ارزشهای پنهان آن است.
رواج چنین تفکرات نوینی در مورد نیروی انسانی به مثابه نقطه آغازی برای کسب و پدیدار ساختن داراییهای پنهان بنگاهها بود.
اما براساس شیوه مدیریت توسعه سرمایه فکری چگونگی کشف و ارزشگذاری داراییها و سرمایههای پنهان بنگاه تابع فرآیندهای نسبتا پیچیدهای بوده که مستقیما توسط ذهن آدمی هدایت و اداره میشود.
از این رو میتوان مدیریت توسعه سرمایههای فکری را فرآیندی برای کشف داراییهای پنهان بنگاهها و اعمال مدیریت برای پایدارسازی و نهادینه کردن این ثروتها به شمار آورد.
ارزشگذاری واقعی بنگاهها که حاصل جمع داراییهای مشهود فیزیکی و داراییهای پنهان بوده پیآمد حتمی اعمال مدیریت توسعه سرمایه فکری است."