خلاصه ماشینی:
"اقتصاد بین الملل در سالهای اخیر با جهش اساسی مواجه شده است:درحالیکه تمام جهان به وسیله بازار جهانی به یکدیگر مرتبط شده است،عملکرد اقتصادهای ملی در داخل این بازار چگونه خواهد بود؟ در نتیجه تغییراتی که در تکنولوژی و سیاستهای اقتصادی به وجود آمده،اقتصادهایی که زمانی با توجه به بالا بودن هزینههای حملونقل و مشکلات موجود در تجارت و مالیه کاملا از یکدیگر مجزا بودند،هم اکنون به صورت کاملا متراکم به یکدیگر ملحق شدهاند.
نوآوری بزرگ عصر حاضر،بیشتر به دلیل میزان حضور ملل فقیر در نظام تجاری،مالی و تولیدی جهانی و الگوها و بازارهای آن میباشد تا استقلال از چنگال استعمار و این توسعه،به هواداران جهانی شدن اقتصاد امید دستیابی به دستآوردهای ناشی از تجارت و رشد سریعتر هر دو طرف(درآمد پایین و بالا)را میدهد،ولی به نظر برخی، اتحاد کشورهای غنی و فقیر باعث افزایش نابرابری روزافزون در کشورهای فقیر و ایجاد بینظمی در کشورهای غنی خواهد شد.
از دیگر سو افزایش مهمی نیز در پیمانهای بین الملل در زمینه تجارت، سیاست سرمایهگذاری،سیاستهای مالیاتی،حقوق مالکیت،سرپرستی بانکی، تبدیلپذیری ارزی،سیاستهای سرمایهگذاری خارجی و حتی کنترل رشاء و ارتشاء به وقوع پیوسته است و رشد این ارتباطات اقتصادی،کشورها را از طریق پیمانهای چند جانبه(مثل گروه 77 با 231 کشور توسعه نیافته)و پیمانهای دو جانبه(مثل پیمان مالیاتی بین ایالات متحده و دهها دولت دیگر)و پیمانهای منطقهای(مثل اتحادیه اروپا و دیگر بلوکهای اقتصادی) به یکدیگر پیوند زده است افزایش بهمبستگیهای اقتصادی بین کشورهای صنعتی،نیازهای فزاینده کشورهای در حال توسعه،و از میان برداشته شدن موانع انتقال پول، اطلاعات و تکنولوژی به ورای مرزها،ادغام بازارهای بین المللی و جهانی شدن را تهسیل مینماید."