چکیده:
اهتمام به کارکرد انگیزشی با حذف بعد واقعگرایی و معرفتبخشی آن، یکی از دیدگاههای نسبتا پرطرفدار در زبان دین قلمداد میشود که گروهی از فیلسوفان، جامعهشناسان و روانشناسان از آن پشتیبانی کردهاند. رویکرد این مقاله، بررسی و نقد دیدگاه فوق است که ضمن معرفی نظریه کارکردگرایانه در زبان دین و عناصر تشکیلدهنده آن، به پیامدهای این نظریه و تحلیل آن پرداخته است.
Putting aside its realistic and epistemic aspects، motivational functionalism is considered as a view supported by many advocates among philosophers، sociologists and psychologists. Introducing functionalism when used in religious language and its component elements، the paper has studied it analytically and dealt with its consequences.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به این جهت، ویتگنشتاین میگوید ادعاهای یک زبان را نمیتوان با معیارهای مربوط به زبان دیگر ارزیابی کرد و چنین نتیجه میگیرد که نزاعهای بیپایان کلامی در باب تعارض علم و دین از آنجاست که تصور شده علم و دین دارای یک زبان و پذیرای یک معیارند؛ حال آنکه اینها بازیهای متفاوت و متعلق به عوالم گوناگون هستند و هر یک معیار خاص خود را دارد.
او با لحاظ تفاوت بازیهای زبانی علم و دین و با توجه به نفی هرگونه معیار و مبنای فراگیر برای ارزیابی زبان، چنین نتیجه میگیرد که مفاهیم دینی، ریشه در یک صورت از زندگی دارند و دارای قواعد و منطق خاص خود هستند؛ لذا شخص باید برای فهمیدن زبان دینی، آن را از درون خود بازی زبانی دینی بنگرد و درگیر دین و باورها و اعمال دینی باشد.
این تفسیر نیز مفهوم دقیقی ارائه نمیدهد و پرسش آن است که آیا معیاری برای تفکیک نحوههای حیات داریم؟ این بحثها به دنبال آن بود که ثابت کند زبان دین از زبان علم مستقل است؛ حال چه معیاری برای تفکیک نحوههای حیات است؟ علاوه بر آن، آیا ادیان مختلف، یک حیات حساب میشوند یا هر دین یک حیات است؟ آیا مذاهب درون یک دین، حیاتهای مختلفی هستند یا یک حیاتند؟ معیار تفکیک چیست؟ (لاریجانی، همان: 49) همانطور که میکاییل مارتین در کتاب الحاد، توجیهی فلسفی 1 بیان نموده است، صورت زندگی که منشأ بازیهای گوناگون زبانی دانسته شده، بسیار مبهم و فاقد ملاک است."