چکیده:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین برخی از نمایندگان هزینه سیاسی و محافظهکاری حسابداری در شرکتهای ایرانی میپردازد.فرضیه سیاسی بیان میدارد شرکتهایی که مورد موشکافی بیشتری قرار دارند هزینههای به نسبت بیشتری را در مقایسه با سایر شرکتها متحمل میشوند و بنابراین برای گریز از این هزینهها تمایل بیشتری به ارایه سود پایینتر و اعمال محافظهکاری دارند.در تحقیق حاضر ما از اطلاعات 5 ساله(1385-1381)شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده نمودهایم.نتایج تحقیق نشان میدهد که بین اندازه و شدت سرمایهگذاری با محافظهکاری یک رابطه منفی و بین درجه رقابت در صنعت و مالکیت دولتی با محافظهکاری بک رابطه مثبت وجود دارد.همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد که بین نرخ موثر مالیاتی و ریسک با محافظهکاری رابطه معناداری وجود ندارد
this study investigates the relationship between some indicators of political expenses and conservatism in Iranian companies. political hypothesis states that the companies that are in the limelight incure more expenses than the others and are more willing to disclose lower earnings and apply conservativeness in their financial statements. the notion behind the abovementioned hypothesis is that individuals، groups، politicians، and legislators use financial statements and due to high costs of information they don't adjust accounting earnings arising from accounting changes. in this study we have benefited from five year financial information (1381-1385)of the companies registered in the Tehran's stocks and exchange bourse. The results of research show that there is a negative relationship between size، investment intensity، and conservatism and in contrast level of industry contests ،governmental ownership and conservatism are positively related to each other.
خلاصه ماشینی:
"فرضیه سیاسی بیان میدارد شرکتهایی که مورد موشکافی بیشتری قرار دارند هزینههای به نسبت بیشتری را در مقایسه با سایر شرکتها متحمل میشوند و بنابراین برای گریز از این هزینهها تمایل بیشتری به ارایه سود پایینتر و اعمال محافظهکاری دارند.
برخی از شرکتها با مشخصات اقتصادی خاص،بیشتر موضوع قوانین سختی که دولت یا سایر گروههای قانونگذار وضع میکنند و هزینه در پی دارند قرار میگیرند و بنابراین برای فرار از اینگونه هزینهها(عواقب اقتصادی)،انگیزه بیشتری برای استفاده از گزارشگری در جهت کاهش خروج منافع از شرکت خواهند داشت.
بنابراین این شرکتها انگیزه دارند میانگین توزیعهای سود گزارششده خود را از طریق محافظهکاری و عدممحافظهکاری کاهش دهند بتای سود حسابداری باید به عنوان یک نماینده منطقی برای انحرافات سود حسابداری به کار گرفته شود چراکه ریسک سیستماتیک یک بخش بزرگ از کل ریسک است و بنابراین ما انتظار داریم شرکتهای پرریسک محافظهکاری بیشتری اعمال نمایند[12].
3. روش تحقیق مقاله حاضر مدل تحقیق حاضر که برای بررسی رابطه هزینههای سیاسی و محافظهکاری مورد استفاده قرار گرفته است،به شرح زیر میباشد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) تعریف عملیاتی متغیرهای مدل تحقیق شاخص محافظهکاری:(سود عملیاتی+هزینه استهلاک-جریان نقدی حاصل از عملیات)/ جمع داراییهای اول دوره*(1-)[11] اندازه (SIZE) در تحقیق حاضر به پیروی از تحقیقات انجامشده در ادبیات مربوطه میتوان از 2 متغیر به عنوان معیار اندازه شرکت کمک گرفت.
شواهد ما در مورد فرضیه اول تحقیق نشان میدهد که بین اندازه و محافظهکاری در شرکتهای ایرانی در سطح معناداری یک درصد،یک رابطه معکوس وجود دارد."