چکیده:
تحقیق در متون دینی از دغهدغههای دینپژوهان است.دینپژوهان مسلمان،قرآن را کانون اصلی این مبحث قرار داهاند.پژوهش در زبان آیات الهیاتی قرآن(آیات ناظر به اوصاف و افعال خدا)مهمترین جایگاه را داراست؛چرا که نزد دین پژوهان مسلمان،خدا و اوصافش سرآمد هر موضوعی است.در میان عارفان،روزبهان بقلی شیرازی(522-606 هـ ق)و ابن عربی(560- 638 هـ ق)با صراحتی بیشتر و از دو منظر مختلف به موضوع نگریستهاند.روزبهان از رهگذر مقولهء«شطح»،«زبان شطح»را برگزیده و ابن عربی با رد شطح و از رهگذر مؤلفههای«جامعیت تشبیه و تنزیه»و«اتحاد ظاهر و مظهر»،به«زبان ظاهر»باور یافته است.هدف مقاله حاضر،مقایسهء آرای زبانی این دو اندیشمند مسلمان و پاسخ به این پرسش است که آیا زبان آیات الهیاتی،زبان ظاهر است یا زبان شطح؟برخی یافتههیا مهم این پژوهش حاضر عبارت است از:1-نگاه باطنی روزبهان به حقیقت؛2- تحول در معنای شطح توسط روزبهان؛3-نگرش جامع ابن عربی به حقیقت؛4-نزدیکی هستیشناسی ابن عربی به ذهن و قابلیت آن برای عرضهء یک جهانبینی نظاممند؛5-دوری هستیشناسی روزبهان از ذهن و پذیرا نبودن آن برای ارائه یک جهانبینی منسجم.
One of the old worries of researchers is studying religious texts. Muslim researchers have mainly focused on Quran. According to the theological verses of Quran (= verses which are about God’s attributes and deeds)، research has the most important positions; this is because Muslim religious researchers believe God and His attributes is the most important subject. Among Muslim religious researchers the mystic researchers have shown a special interest to this subject. Roozbahan Baqli Shirazi (522-606) and Ibn-Arabi (560-638) have more clearly regarded this subject and have two different views in this regard. Using the “shat’h” category، Roozbahan has chosen the “language of shat’h”; rejecting “shat’h” and using the two parameters of “comprehensiveness of simile and immaculateness” and “unity of zaher and mazhar”، Ibn-Arabi has believed the “literal language of the theological verses of the Quran”. The purpose of this article is to compare the linguistic views of the two Muslim scholars and to answer this question: is the language of the theological verses of Quran literal or shat’h? Some of the important findings of the present research are as follows: 1- Roozbahan’s esoteric look at reality; 2- a change in the meaning of shat’h by Roozbahan; 3- Ibn-Arabi’s comprehensive look at reality; 4- Ibn-Arabi’s ontology is close to mind and can be used to present a systematic worldview; 5- Roozbahan’s ontology is far from mind and cannot be used to present a coherent worldview.
خلاصه ماشینی:
"آیا شطح در آیات الهیاتی ممکن است؟ این نوشتار میکوشد با مقایسهء آرای زبانی ابن عربی و روزبهان و دستیابی به برخی از چارچوبهای فکری و نقاط افتراق و اشتراک افکار آنان،به این مسئله اصلی پاسخ دهد که آیا زبان الهیاتی قرآن زبان شطح است یا زبان ظاهر؟برای رسیدن به این هدف،نوشتار حاضر در سه بخش شکل میگیرد:1.
روزبهان،تعریف یاد شده را میپذیرد و دو نکته بر آن میافزاید:نخست آنکه شطح عارف،پدیدهای غیر اختیاری است و چنین نیست که شطح عار با تصمیم قبلی به زبان آمده باشد و دیگر آنکه شطح،در قرآن و سخن رسول الله صلی الله علیه و اله نیز وجود دارد (بقلی شیرازی،2831:18 و 28).
2. رابطهء خدا و مظاهر روشن شد که پدیداری غیب خداوند از رهگذر صور است؛اما مظاهر(خدا) چه نسبتی با صور(-اسما و صفات)دارد؟اگر قرآن خدا را صاحب ید میداند و به او ید نسبت میدهد،به عنوان صورت و مظهری برای خدای ظاهر در آن،با خدا چه نسبتی دارد؟ در مکتب ابن عربی،میان حقیقت غیبیای که مظاهر به آن اشاره دارد و مظاهر،رابطهء اتحاد برقرار است.
اما آیا معرفت حاصل از این زبان،معرفتی ایجابی به خدا و صفات اوست یا معرفت سلبی؟به عبارت دیگر،آیا قرآن در پی آن است که بگوید خدا چیست تا معرفتی ایجابی به دست دهد،یا میخواهد بگوید چه چیزی نیست تا معرفتی سلبی به دست دهد یا معرفتی دیگر در پی دارد؟ 6.
در باور ابن عربی،هر آنچه آن را صفت مخلوقات میشناسیم بر خدا حمل میشود؛چرا که اگر خدا با تنزل از مرتبهء غیب الغیوبی و مجهولیت مطلق خود،ارادهء پدیداری خویش کرده،از رهگذر صفات مظاهر است و ازاینرو،نمیتواند بدون این صفات پدیدار شود(همان:2،205)."