چکیده:
پوشاک مردم جامعه با استفاده از مجموعه علائم مادی، نظام ارتباطی فر هنگی
ویژه ای را در میان آنان برقرار م یکند. گاهی ارز شهای نمادین موجود در جامع ههای
گوناگون در قالب لباس افراد، نمایان م ی گردد و نقش مهم و برجست ه ای در پاسداری
از هویت اجتماعی و فرهنگی آنها و دوام بخشیدن بدان در طول زندگی تاریخی
نسل ها ایفا می کند. شاید در آغاز شکل گیری اجتماع های بشری، پوشاک صرفا جنبة
حفاظتی داشته و برای مصون نگهداشتن بدن در برابر عوامل طبیعی و اقلی می به کار
می رفته است؛ ولی بعدها با گسترش باورهای دینی و فعالی ت های اجتماعی و فرهنگی،
کارکرد اجتماعی و فرهنگی ، و عقاید دینی، کارکرد اجتماعی و فرهنگی و نمادین
پوشاک، برجسته تر شد و لباس، بیش از هر چیزی نشان دهندة هویت انسانی،
اجتماعی و قومی انسا نها گشت.
اعضای هر جامعه از راه نشانه های نمادین جام ه هایی که بر تن دارند، میان خود،
نظام ارتباطی فرهنگی ویژه ای برقرار می نمایند . برای درک عملکرد اجتماعی و
فرهنگی پوشاک در هویت بخشی به اعضای جامعه باید با توجیه و تبیین چگونگی
ارزش پوشاک در هویت اجتماعی و فرهنگی فرد و جمع در جامعه های گوناگون آشنا
باشیم.
در این مقاله در صدد بررسی ارز ش های ملی و فردی پوشاک هستیم و
می کوشیم مصداق های آگاهی ایرانیان از این مقو له را در گسترة تاریخ، کند و کاو
نماییم؛ هم چنین میزان اهمیت پوشاک در بحث هویت را تحلیل می کنیم و بدین پرسش،
پاسخ می گوییم که آیا عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری لباس، همان عناصری هستند که
به صورت مستقیم در شکل گیری هویت، موثر واقع م ی گردند و آنچه شک لدهندة هویت
فردی، قومی و ملی جامعه می باشد در شکل گیری پوشاک نیز نقش مستقیم دارد یا
خیر.
.
خلاصه ماشینی:
"این پژوهشها بسیار اندکو انگشتشمارند و گاه نیز به لحاظ علمی ارزش و اعتبار چندانی ندارند؛در کتابهایتاریخی،سفرنامهها،گزارشهای هنری،فنی و حتی نمایش آثار هنری هم ارزشی اندبدین مقوله داده شده و در بسیاری از مواقع از چشمها پنهان مانده است؛این در حالیاست که پوشاک با تمام ابعاد هویت،مرتبط میباشد و به مثابۀ یکی از شاخصههایاصلی طرح هویت در مباحث اجتماعی و فرهنگی دارای اهمیت فراوان است.
علاوه بر تاریخ و پیشینۀ پر افتخار هر ملت که در شکلگیری هویت فردی و ملیاهمیت بسیار دارد،از دیگر عوامل تأثیرگذار بر پوشش ملی و در پی آن هویت،وضع ارتباط آن با گروهها خلاصه نمیگردد؛بلکه لباس میتواند مجموعهای از مباحثاخلاقی و سیاسی را نیز نشان دهد و در عین حال میتوان انواع گوناگونی از لباس وروابط نمادین میان لباس و ساختارهای اجتماعی یافت؛مانند لباسهای نظامیان،کشاورزان،روحانیان،پادشاهان،زنان شریف اندرونی،بیرونی و حتی نیمه اندرونی؛اماقراردادهای ناظر بر این روابط،سخت تحت تأثیر ثبات ریشهدار وضعی سنتی وتغیرناپذیرند(جوادی یگانه و کشفی،1386:67 و 68).
او مینویسد: پوشاک زنان و مردان شاهسون هر دو بخشی از نظامهای فرهنگی است کهمراحل تولد تا مرگ را در مدار زندگی و اختلاف جنسی،منزلتهای دینی وپیوندهای مردم با نیروهای فراطبیعی مشخص میکند؛همچنین پوشاک مردانروابط شاهسونها را به عنوان یک جامعۀ ایلی با محیط زیست اجتماعی و سیاسی(1)- Lindisfaren Tapper کلاه یکی دیگر از عناصر نمادین شناخت هویت ایلی بختیاریها میباشد،تا حدودسال 1297 ق1880/ م،کلاهی که خانهای ایل به سر میگذاشتند،سفید،و کلاه مرداندیگر ایل سیاه بود و از دهۀ دوم سدۀ سیزده هجری قمری/اوایل سدۀ بیست میلادی،همۀ کلاه یک دست سیاه شد."