خلاصه ماشینی:
"دکتر عبد الرسول خیراندیش در این یادداشت با اشاره به اینکه در آغاز قرن بیست و یکم این پرسش مدام مطرح میگردد که جهان در هزارهء سوم یا حد اقل در قرن بیست و یکم چه شرایطی خواهد داشت؟، آنگاه با بررسی نقشی که دانش و آگاهی تاریخی در پاسخگویی به این پرسش میتواند ایفا کند،همچنین با روشن ساختن رابطهء میان برنامههای توسعهء اجتماعی با آرمانهای یک ملت که برپایهء شناخت از گذشت به برنامهریزی برای آینده میپردازند،و سرانجام با تاکید بر این نکته که صرفا اهل تاریخ هستند که با بررسی ادوار طولانی و بلندمدت گذشتهء یک ملت میتوانند به مدد خرد الهام گرفته از تاریخ،آینده را در افقهای نه چندان روشن آن مطرح سازند،در پایان سخن،این سؤال اساسی را مطرح میسازد که آیا وضعیت کنونی درس تاریخ،از دبیرستان تا دانشگاه چنین امکانی را فراهم میآورد؟پاسخ منفی به این پرسش،نویسنده را به این نتیجهگیری میرساند که لازم است در نگرش به درس تاریخ،محتوا،فنون،روشها،ابزارها، اهداف و موقعیت آن تجدید نظری اساسی صورت گیرد."