چکیده:
مفاهیم جدید کلامی که از غرب نشات می گرفت، تقریبا از دوره امیرکبیر و سپهسالار، توسط منورالفکران در ایران مطرح شد و رفته رفته واکنش متکلمان را برانگیخت.
نخستین مباحث در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی مطرح شد، که عبارت بود از آزادی، مساوات، قانون عرفی و منشا مردمی حکومت. این مفاهیم از دوره مشروطه به بعد مورد دفاع متکلمان قرار گرفت.
پس از مشروطه نیز مباحثی چون علم و دین، ماتریالیسم دیالکتیکی و مارکسیسم به مسائل جدید کلامی افزوده شد.
بررسی آسیب شناسانه مواضع متکلمان نشان می دهد که غالب آنها به مسائل جدید آشنایی زیادی ندارند و به ندرت متکلمی در یک مسأله مورد بحث تخصص دارد. آنها با همان ابزار و معارف سنتی به نقد مسائل جدید می پردازند به کارکردهای مثبت این مسائل توجه نداشته، در برخی موارد به دلیل ناآشنایی با مساله کلامی، مواضع متنقاضی اتخاذ می کنند.
خلاصه ماشینی:
در مواجهه با آزادی، متکلمان دو موضع اتخاذ کردند: برخی چون طالقانی و بازرگان نگاه مثبتی به آن داشته، کموبیش آزادیهای اجتماعی مندرج در اعلامیه حقوق بشر را میپذیرفتند (طالقانی، 1360 ج 5 صص 6 و205و بازرگان، 1345، صص 137 _ 132 )؛ برخی نیز به نوعی آزادی محدود معتقد بودند و آزادی عقیده، بیان و قلم را در چارچوبهای خاصی مدنظر داشتند که از جمله میتوان به طباطبایی و مطهری اشاره کرد.
اما درمورد مساوات، همزاد دیگر آزادی، باید اذعان کرد در آنچه به حقوق زنان و برابری اجتماعی زن و مرد مربوط است، تحول عمیقی در اندیشه متکلمان این دوره پدید آمده است؛ برای مثال دیدگاه متجددانه طباطبایی در مورد حقوق اجتماعی زن و تفسیر او از آیات قرآن در این زمینه، نقطه مقابل تفکر عالمان دوره مشروطه و کسانی چون مدرس است (در مورد مدرس رک: ترکمان، ص 44 ).
2ـ عدم ابتنای دلایل مخالفت متکلم با مسأله جدید بر قرآن و سنت در پارهای از مواضع، متکلمان در نقد مسألهای کلامی بر مواردی تأکید میکنند که هیچ مبنایی در قرآن و سنت ندارد و فقط چون این مسأله تازگی دارد و برای نخستین بار در جامعه مطرح شده است و احیانا برخی سنتهای ناصواب جامعه، آنرا برنمیتابد، مورد مخالفت شدید قرار گرفته، مغایر با شریعت تلقی شده است.
بدیهی است اینگونه اندیشهها و قوانین که حاصل تلاش بزرگترین اندیشمندان جهان در طول چند سده به منظور ارائه راهکارهای اساسی برای زندگی بشر امروز بوده است، امری منفی نیست که متکلم با جوب نفی به سراغ آن برود؛ اما برخی متکلمان حاضر نیستند دست کم بر کارایی این مسائل صحه گذاشته، سپس به نقد نقاط ضعف آن بپردازند.