خلاصه ماشینی:
"ادامه دارد در اثر ناراحتی و غم عمیقی که احساس میکرده بسرحد جنون رسیده و برای نجات از آن،رهائی از کشمکشهای درونی و جبران اشتباهی که مرتکب شده،دست بارتکاب اشتباه بزرگتری زده و باوجود شوهر و جنینی که داشته خاطرات دوران آزادی خود را با نامزد سابقش تجدید کرده و بقدری در این راه بیباکی و بیاعتنائی نشان داده که روابط سادهاش برملا گشته است.
ماده 23 آن قانون مامور تحقیق را موظف نموده بمتهم تفهیم نماید که حق سکوت در قبال سؤالات را خواهد داشت و اگر تصمیم به پاسخگوئی بگیرد باید مواظب اظهارات خود باشد و بداند که ممکن است گفتار او دلیلی علیه وی محسوب شود-هر حقیقتی که برخلاف این ترتیب بعمل آید مورد قبول محاکم نظامی آمریکا نیست و اقراری که گرفته شود از عداد دلائل خارج میگردد.
مگر من میتوانم خود گناه کرده، با زرنگی شاکی خصوصی را در جهل مطلق گذارده و از تعقیب مصون مانده باشم و با این وصف بنای مجازات دیگری را که سادهتر و بی پیرایهتر بوده و گناهش عیان گشته،پایهگذاری کنم-اگر چنین کنم روح آلوده بگناهم را چگونه تسکین بخشم؟و اگر نکنم عدالت،فرد،اجتماع و وظیفهام را چگونه ملحوظ دارم،پرونده را خواندم و بازخواندم و اکنون بگذشتهام میاندیشم-گذشتهای تلخ و شیرین که شبیه واقعیت این پرونده است.
*** پرونده را دوباره ورق میزنم-چه شباهتی بین گذشته من و محتویات آن وجود دارد:مجموعه قوانین جزائی را از روی میز برمیدارم و بدان نگاه میکنم-آیا عمل منطبق بر چه مادهای است؟عمل من که شکایتی علیه آن نشده و فقط وجدانم بر آن قضاوت میکند و عمل مشابهی که از ناحیه دو انسان دیگر سرزده،مورد شکایت قرار گرفته،به ثبوت رسیده،و اکنون از نظر قضائی من بر آن حکومت دارم."