خلاصه ماشینی:
"ناحیهء کلمبیا برای خود بخود بستری شدن دیوانگان جنایتکار مقرراتی دارد که چنین مقرر میدارد:«متهمی که بخاطر جرم ارتکابی خود محاکمه میشود اگر فقط باستناد اینکه در زمان ارتکاب دیوانه بوده برائت حاصل کند دادگاه صادرکننده رأی برائت باید چنین شخصی را برای توقیف بیک بیمارستان روانی اعزام کند.
مثلا گلد استین و کاتز در سال 0691 چنین بیان داشتند: «بستری شدن در یک مؤسسه روانی خواه از طریق معمولی باشد و خواه از راه جنائی هدف یکی است:در هردو روش هدف و منظور این است که از اشخاص روان بیماری که ظاهرا برای خود و دیگران خطرناک جلوه میکنند از طرف دولت بوسیلهء زندانی کردن یا مراقبت و درمان جلوگیری بعمل آید حتی اگر معالجهء شناخته شدهءمؤثری وجود نداشته باشد و یا اینکه وسائل درمان در دسترس و آماده نباشد.
بعبارت دیگر دادگاه فقط میتواند بستری شدن مدنی را اجازه دهد لیکن نمیتواند انرا الزامی بداند،این حقیقت با تعریف قانونی بیمارستان روانی که یعنوان یک بیمارستان تعریف میشود نه به عنوان یک زندان-سازگار است اگر پزشکان بیمارستان ضمن معاینه و آزمایش تشخیص بدهند که فرد بستری شده سالم بوده است و باید از وی رفع اتهام شود یک تصمیم دادگاه مدنی نخواهد توانست جلوی ترخیص این شخص را بگیرد.
برای اثبات اینکه بیماران روانی منبع بزرگی برای ایجاد خطر علیه جامعه هستند تا افراد سالم،هیچ مدرکی در دست نیست و کسی نمیتواند بطور مدلل آنرا ثابت نماید در مقابل این حقیقت غیر قابل انکار افسانهء«بیمار روانی خطرناک»شکوفائی خود را دیگر از دست داده است."