چکیده:
شعار»حسبنا کتاب الله«براساس رویکرد تعبد و سطحی نگری و قشری گرائی در دین طرح گردید و در نتیجه باورهای دینی اصالت عقلی خویش را از دست داد و با ظهور انواع تعدی ها در عرصه دین مصائب بزرگی را در نیم قرن اول هجری بر اسلام وارد ساخت.قواعدی چون عرضه حدیث به قرآن از سوی امامان شیعه وقاعده»کلما حکم به العقل حکم به الشرع«با رویکرد اصالت عقل و تفکر بر تعبد صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"و اساس قرآن در این ارتباط،نکوهش کسانی است که خود را اسیر تقلید و پیروی از پدران واجداد خویش کرده اند،تا شاید عقاید پوسیده آنان که همچون زنجیرهایی دست و پایشان را بسته است را آزاد کند و امام(ع)در این ارتباط به هشام می فرماید:یا هشام!ثم ذم الذین لا یعقلون فقال: »واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا او لو کان آباءهم لا یعقلون شیئا ولا یهتدون«(بقره،2 / 170)؛و چون به آنان گفته شود:کتابی را که خدا فرو فرستاده پیروی کنید،می گویند:نه بلکه از آیینی که پدران مان را بر آن یافته ایم پیروی می کنیم.
و از آن جا که انسان موجودی مدنی سرشت است و طبعا به سوی اکثریت کشیده می شود قرآن کریم در نکوهش این ویژگی می فرماید:»فقال وان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون «(انعام،6 / 116)؛اگر اطاعت کنی اکثر آنان را که در زمین هستند آنان که از گمان شان پیروی می کنند و به گمانشان حکم می کنند،تو را از راه خدا گمراه می کنند.
از این رو ـ به فرموده قرآن ـ پیامبران و رهبران الهی احیاگر انسان و زندگی انسانی هستند»یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم«(انفال،8 / 24)؛ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اجابت کنید و نیز پیامبر را آن گاه که شما را به اسلام که موجب حیابت است فرا می خواند."