خلاصه ماشینی:
"(ص 52) با اینهمهصاحب مقام،علیرغم اینکه مردم از وجود شریعت و الزامآوری آموزههای آن به عنوان یک منبع ارزش در جهت احقاق حقوق خود در برابر حکومت آگاه بودند،اما برنابسنده بودن الزامات اخلاقی برای تحت فشار قرار دادن حکومت به منظور تن دادن به خواستههای خویش نیز وقوف داشتند، به همین سبب نیز ضرورت وجود شبکههای اجتماعی عمدتا مبتنی بر پیوندهای ناحیهای و شغلی و برخاسته از یک بستر مذهبی و عقیدتی مشترک را به همراه حضور افراد متنفذ،برای احقاق مطالبات خویش را طریق به خطر انداختن ثبات حکومت دریافته بودند.
(ص 34) در فصل دوم،نویسنده را در دوران محمد شاه و ناصر الدین شاه، که عمدتا زیر فرمان آل مذکور اداره میشد،به عنوان نمونهای موردی برمیگزیند تا ضمن بررسی نقش مردم در چالشهای موجود میان نخبگان، رشد دولت قاجار و مواجههی آن با حضور انگلیسیها در بوشهر،نشان دهد که علیرغم خودکامگی دولت قاجار،مردم چگونه میتوانستند از طریق مذاکره با این دولت از منافع خویش دفاع نموده و خواستههای خود را به (به تصویر صفحه مراجعه شود) پیش برند.
»و (ص 552) فصل هفتم کتاب با عنوان«سرباز-نیروی سرکش نظامی»با ذکر مارتین هدف و دغدغهی اصلی خود را در نگارش این اثر بررسی فرایند«تداوم آرمانها و اهداف جامعهی قاجاری»و برداشت و تفسیر گروهای اجتماعی پایینتر و اقشار کمتر تحصیل کرده عهد قاجار از غرب و نیز فعالیتهای سیاسی آنان در واپسین سالهای سده نوزدهم معرفی میکند،هدفی که در این کتاب کمتر محقق شده است تاریخچهی از ارتش قاجار و آسیبشناسی آن آغاز میگردد."