خلاصه ماشینی:
"از آئین گشتن شعر پارسی اینک شعر پارسی و نظم دری از درجهء خویش ساقط است و شعرای این زمان را از متقدمین محلی هابط،زیرا که چون فتنهء چنگیز خونریز بالا گرفت و مغول بر ایران استیلا یافت وضیع و شریف را با تیغ بگذرانیدند و قاصی و دانی را بمعرض دمار درآوردند،قانون شعر و قواعد قافیه که شعرا بر زبان داشتند یکباره در میانه محو و منسی گشت،چون دیگر باره عالم شوریده آرام یافت و نظم جهان باندام شد مردم انجمن کردند و ساز بلاغت نهادند السنه دیگرگون بود و هیچکس از آن قواعد آگهی نداشت،لا جرم پانسد سال و بر زیادت است که هیچپارسی زبان شعر صحیح نتواند گفت،و هرکس ازین مردمان که طبعی موزون داشته و نظمی ساخته علیل و سقیم افتاده است."