چکیده:
رژیم حقوقی دریای خزر یکی از مسائل مهم و مبتلابه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و از مسائل تاثیرگذار بر امنیت ملی کشورمان است. این موضوع طی سالهای اخیر یکی از محورهای تحرک دستگاه دیپلماسی ایران و سایر کشورهای حاشیه خزر بوده و تاکنون به فرجام و نتیجه نهایی نرسیده است. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اساسی است که «چه عوامل و متغیرهایی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر تاثیرگذار بوده است؟
به منظور پاسخ به سوال پژوهش، نگارنده با بیان اجمالی روند تحولات سیاست خارجی ایران در حوزه خزر بعد از فروپاشی شوروی سابق، سه متغیر به هم پیوسته بازیگران مداخله گر خارجی، کشورهای تازه استقلال یافته در این حوزه و روسیه را به عنوان عوامل تاثیرگذار بر سیاست خارجی ایران در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر معرفی مینماید. ومشخص میشود که کارکرد متغیرهای مذکور در ارتباط با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در حوزه خزر مثبت نبوده و مانع از حصول نتایج مطلوب و مورد نظر دستگاه دیپلماسی کشور گردیده است.
Caspian sea's legal regiment is regarded as one of the most important problems in I. R. I. foreign policy and as an active agent influencing public peace in our country. The problem has been one of the centric problem focused on by diplomatic system of I. R. I.and other related countries, but it has not reached to any result. The question intended in the paper is formed as: what kind of agents and variants have been influencing I. R. I. foreign policy when deciding Caspian sea's legal regimen?
The author has concluded that three interconnected factors including foreign intervening role players, newly independent countries in the area and Russia have acted on I. R. I. foreign policy when deciding Caspian sea's legal regimen and in this manner, I. R. I. has been failed to arrive at its desirable right.
خلاصه ماشینی:
ایران با ارائه پیشنهاد عضویت کشورهای آسیای مرکزی در سازمان همکاریهای اقتصادی منطقهای (اکو) و سازمان همکاری کشورهای ساحلی دریای خزر (کاسکو) این ایده را پی گیری نمود که کشورهای به جا مانده از اتحاد شوروی سابق میبایست در سازمانهای منطقهای برای همکاری بیشتر با دیگر کشورهای منطقه حضور یابند و از این رهگذر به تدریج وابستگی کامل خود را به مسکو کاهش داده و به صورت طبیعی عضوی از خانواده جهانی گردند.
تصمیمات سیاست خارجی ایران در محکوم نمودن اقدامات یکجانبه بعضی کشورهای ساحلی و تلاش دیپلماتیک برای حل مسأله رژیم حقوقی و همگرائی با روسیه و ترکمنستان در خصوص استفاده مشاع از دریای خزر در قالب این دیدگاه کلی در این مقطع زمانی صورت پذیرفت.
م) گفت: ایجاد منطقهای امن در حوزه خزر از اهداف جمهوری اسلامی ایران بوده و باید از منابع عظیم خدادای دریای خزر به طور منصفانه و عادلانه برای رشد و پیشرفت تمامی کشورهای منطقه استفاده شود و بر همین اساس ضروری است که با رعایت منافع همه کشورهای ساحلی هر چه سریعتر رژیم حقوقی دریای خزر مشخص شود، تا امکان سوء استفاده و بهرهبرداری غیرمنصفانه از این منابع برای هیچ کشوری نباشد (اداره سیاسی، 178).
در هر حال آنچه که مبرهن است این که ایالات متحده علاوه بر منافع و دستاوردهای اقتصادی و منابع انرژی و حتی بیش از آن به ابعاد امنیتی و سیاسی خزر توجه دارد و برای دستیابی به اهداف خود در حوزه خزر، سیاستهای مختلفی را اتخاذ میکند که مهمترین آنها مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این منطقه میباشد و این مسأله در مورد رژیم حقوقی دریای خزر در جانبداری از نظریه تقسیم دریای خزر تبلور مییابد نه در بهرهبرداری مشترک کشورهای ساحلی از منابع انرژی دریای خزر.