خلاصه ماشینی:
"پس از پایان دورهء یک ماهه و دانشافزایی به خاطر استعداد در خور توجه ناتالینا که تمام استادان و مسئولان برگزاری دروه را به تحسین واداشته بود،و نیز اشتیاق و علاقهء فراوان او برای اقامت بیشتر در ایران-اقامت او به مدت 01 روز تمدید شد-به دعوت مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس خانم ناتالینا توانست با سکونت در خوابگاه دانشگاه تربیت مدرس،از کتابخانهء این دانشگاه استفاده کند و با اشتیاق تمام اطلاعات خود را در این محیط انقلابی تکمیل سازد.
دیروقت بود ولی آنها کی خود را برای این استقبال گرم و دلانگیز حاضر کرده بودند؟ آقای حسینی باز بیریا کمک کرد و چمدانهای ما را از اتومبیل پایین آورد و آنها را در راهرو کنار هم قرار دادیم.
باز از خود پرسیدیم:حالا کجا؟ اقامت کوتاه ما در آن شب در خانهء این روحانی عالیقدر یکی از عزیزترین خاطرات من از ایران محسوب میشود و این،نه به خاطر آن است که برای نخستینبار در زندگیام پا به درون یک خانوادهء ایرانی گذاشته بودم و با یک خانوادهء اصیل،مهربان و بردبار ایرانی آشنا شده بودم،نه این به خاطر برخورد گرمی بود که در اولین لحظه ورودم به این کشور احساس کردم،به خاطر صفا،گرمی و محبتی بود که شاید برای اولینبار تا این حد بیآلایش مشاهده نمودم.
این کتاب همچنان که در پیشگفتار آن اشاره شده است،به پرسشهای بسیار دربارهء ایران باستان و امروز،گذران مردم این کشور و واقعیتهای آن از زبان یک دوست،از زبان نویسندهای جوان که خود بیریا تاکید میکند«در این مسافرت من دل و جانم را در ایران گذاشتم،با آن نکاح دائم بستم و تنها وجودم را به بلغارستان بازگرداندم»پاسخ میدهد."
کلید واژه های ماشینی:
ایران
،
بلغاری
،
زن
،
بلغارستان
،
فرهنگ
،
زبان
،
مسافرت
،
اتومبیل
،
کتاب
،
جوان