چکیده:
در برخی از آثار ساعدی اعم از نمایشنامه و داستان،بیش از همهء ویژگیهای رئالیسم جادویی،آفرینش موجودات وهمی و استحالهء شخصیتها مدنظر قرار گرفته است.برخی از وجوه این سبک،در آثار برجستهء او مانند عزداران بیل، مولوس کورپوس،آشفته حالان بیدار بخت و ترس و لرز منعکس است.از جملهء این وجوه،عناصر نامتجانس؛بویژه موجودات عجیب و ترکیبی میان انسان و حیوان در آثار اوست.در این مقاله،برای نخستین بار در نقد ادبی،انواع گوناگون این موجودات و دگردیسیهای انسانی،در قالب این سبک بررسی میشود.به نظر میرسد که دلیل گرای نویسنده،به این شیوه،شرایط دشوار سیاسی و اجتماعی روشنفکری در دهههای سی،چهل و پنجاه باشد.
Magic realism is a modern literary style that، it seems، Gholamhussein Sâedi has experienced in Iran before anyone else. In some of his works، including story and drama، the creation of imaginary beings and the transformation of characters have been used more than any other characteristic of magic realism. Some aspects of this style are reflected in his prominent works such as Azadarane Bayal، Moloos Korpus، Ashofteh Halane Bidar Khab and Tars va larz. Among these aspects is the presence of heterogeneous elements، especially exotic creatures combined of man and animal، in his works. In this paper، for the first time، various kinds of these creatures and human transformations are studied in terms of this style. It seems that the writer used this style because of the hard political and social conditions of intellectualism in 30's، 40's and 50's.
خلاصه ماشینی:
برخی از وجوه این سبک،در آثار برجستهء او مانند عزداران بیل، مولوس کورپوس،آشفته حالان بیدار بخت و ترس و لرز منعکس است.
این سبک دارای ویژگیهای منحصر به فرد و نیز مشترک با سبکهای دیگر است که برخی از آنها عبارت است از: -برهم زدن نظم معهود و عادی و متعارف داستان.
در این مکان سعی دارند،روشنفکری را از اندیشه عقیم کنند(ساعدی،7352)بههرحال موجوداتی که فضای آثار ساعدی را از واقع به فراواقع سوق میدهد و آن را جادویی میسازد،میتوان در نمودار زیر مشخصتر کرد: موجودات فراواقع آثار ساعدی ؟ 1-حیوان؟الف)نرمتن ب)سختتن 3-جن گونه؟الف)آدمیان جننما ب)اجنهء آدمینما 3-انسانهای مستحیل؟الف)استحالهء روحی شده ب)استحالهء جسمی شده 4-انسان-حیوان هیچ عنصری بیش از موجودات فوق،در دیگرگون نشان دادن فضای و همناک و گروتسک این آثار مؤثر نیست؛بلکه شاید بتوان گفت ساعدی از بقیهء عوامل مانند نباتات،دکور و آکساسوار،صدا،نور و جملهبندی شخصیتها،یا نخواسته در این جهت سود برد یا نتوانسته آن را به اندازهء این موجودات،مؤثر کند.
او در یکی از آثار دوست و همفکر خود-بهرام صادقی- که از برجستهترین داستاننویسان دورهء شکوفایی ساعدی است،یکی از آنها را به نام«جوجو تسو»مییابد و در مورد آن مینویسد:«نه تنها آدمهای از خود رها و بیگانه و تسلیم که موجودات دیگری نیز در داستانهای او حق حضور پیدا میکنند...
این فیلمنامه دقیقا از روی داستانی با همین نام از مجموعه داستان«دندیل»ساخته شده است(ساعدی،2531).
اما ساعدی،استحالهء مثبت را نیز در آثار خود نشان داده است.
4-انسان-حیوان این نوع شخصیتپردازی نیز برمبنای همان ترکیب ذهنیت-عینیت شکل گرفته است با انسانی که موجودی دیگر در درون دارد.
این ابتکار ساعدی نیز کموبیش مورد تقلید قرار گرفته است.