چکیده:
عصمت انبیا از گناه از جمله مسایلی است که ملا صدرا به آن توجه نموده است.او بیشتر مطالب خود را دربارهی عصمت در تفسیری که بر آیات قرآن دارد آورده است.ملا صدرا در تعریف عصمت،بیانات متفاوتی دارد که بهرغم اختلافات ظاهری،میتوان همهی آنها به یک تعریف ارجاع داد.غالبا او تعاریف خود را نه به صورت کاملا مستقل،بلکه در لابهلای بیان ادلهی عصمت و هنگام تأویل آیات مربوط آورده است.ملا صدرا در مورد حیطهی زمانی عصمت،معتقد به عصمت انبیا قبل و بعد از نبوت است.او انبیا را از کفر و شرک و از گناهانی که منافی تبلیغ و رسالت است مطلقا-چه سهوا و چه عمدا-معصوم میداند. ملا صدرا دلایل موجود بر نفی کبیرهی سهوی قبل از بعثت و صغیرهی عمدی غیر نفرتآور و عدم جواز نسیان را کافی نمیداند و وجه ناکافی بودن برخی از این ادله را نیز بیان میکند.او برای اثبات ضرورت عصمت انبیا،ده دلیل اقامه میکند. این استدلالها مبتنی بر مقدمهای شرعی بوده و ملا صدرا در بیان آنها از فخر الدین رازی متأثر است.در مورد چگونگی حصول عصمت،او عصمت را یک عطیهی الاهی و مقام خدادادی میداند که نوع بشر به نفسه نمیتواند به این مقام برسد،مگر با نصرت و تأیید الاهی،روش ملا صدرا در تفسیر آیات مورد تمسک مخالفان عصمت،حمل این آیات بر ترک اولی است.
Mulla Sadrā has discussed many philosophical and theological problems among which prophets' sinlessness is. Most of his consideration of this subject has come in his exegesis of Holy Quran. Different definitions of sinlessness can be found in his works that despite of their apparent differences can be unified in one definition. It should be noted that he didn’t define sinlessness separately but among argumentation of sinlessness and interpretation of Quarnic verses. He believes that prophets are sinless before and after their prophecy. In his view، prophets are inerrant from unbelief، associationism (shirk) and those sins in conflict with prophecy whether inadvertently (sahvī) or intentionally ('amdī). He says that evidence for proving prophets' preservation from inadvertent big sins (kabīra) before prophecy and intentional small abominating (munaffirah) sins and also impossibility of oblivion are insufficient، and explains the reason of inadequacy in some of them. He gives us ten arguments to show the necessity of prophets' sinlessness. In introducing these arguments which are based on religious premises، he is influenced by Fakhr al- dīn al-Razī. Mullā Sadrā considers sinlessness as a divine gift which human beings can obtain only by His aid and His affirmation. In facing with those verses used by the opponents of sinlessness as premises of their arguments، Mullā Sadrā's method is carrying them as lapse.
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگر،شرط برخورداری از این موهبت الهی مخلص بودن است؛ ج)توجه دادن ملا صدرا به قوهی وهم نشان میدهد که از نظر او،علاوه بر جنبههای عملی،جنبههای نظری و معرفتی انسان نیز در عدم معصومیت نقش دارد و این نقش بر عهدهی قوهی واهمه است؛ د)آوردن عبارت شیطان در تعریف بیانگر این حقیقت است که در عمل گناه،علاوه بر انسان،عامل بیرونی،یعنی شیطان نیز مدخلیت دارد؛ و)استفاده از عبارت«پاسخدهنده»در این تعریف،حکایت از آن دارد که ملا صدرا نقش فاعلی گناه را به انسان داده است.
بنابراین از تعریف فوق،معلوم نمیشود که آیا عصمت برای انسان معصوم،امری ذاتی است یا عارضی؛ ب)عصمت عاری بودن نفس از صفات رذیله است؛ ج)صفات رذیله همگی از قوهی وهم ناشی میشوند؛ د)آوردن اسم قوهی واهمه نشاندهندهی نقش جنبههای نظری نفس در تحقق گناه است؛ ه)در عاری شدن نفس از صفات رذیله،امداد الاهی مورد نیاز است؛ و)در اینجا نیز به جنبهی عملی تحقق گناه توجه چندانی نشده است و این به علت اهمیت بیشتر جنبههای نظری در مقام مقایسه با جنبههای عملی در فعل انسان،از نظر ملا صدرا است؛ ز)ملا صدرا رذیلت را به صورت عام و غیر مقید آورده است.
با توجه به دیدگاه ملا صدرا در خصوص تشکیک وجود،که به معنای پذیرش مراتب وجود است و نیز توجه به بساطت وجود،پرهیز ملا صدرا از وصف دانستن عصمت کاملا مقبول و روشن است؛ ب)استفاده از کلمهی الاهی دلالت میکند که عصمت یک موهبت الاهی است؛ ج)عبارت«انسان به سبب آن قوت مییابد»این نکته را در اختیار ما مینهد که موهبت الاهی از طریق تحت تأثیر قرار دادن خواست انسان و قوت بخشیدن به آن،سبب دوری از گناه میشود؛ د)استفادهی همزمان از تعبیر خیر و شر نشان میدهد که دوری گزیدن از شر در خودش قصد کردن خیرات را به همراه دارد."