چکیده:
این پژوهش رابطه بین سلامت روانی (نشانههای بدنی، اضطراب و بیخوابی، افسردگی و نارساکنشوری اجتماعی)، سبکهای مقابله با تنیدگی (مسئله محور، اجتنابی و هیجان محور) و بازخوردهای مذهبی (اعتقاد به اصول دین، دوستی و بندگی خدا و عمل به مناسک مذهبی) و رضایت از زندگی را بررسی کرد. با یک انتخاب تصادفی120 نفر (55 مرد با میانگین سنی 30 سال و 65 زن با میانگین سنی 27 سال) از مردم شهر اصفهان به پرسشنامههای سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979)، مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا (پارکر و اندلر، 1990)، بازخوردهای مذهبی (کشاورز، مهرابی و سلطانیزاده، 1387) و مقیاس رضایت از زندگی (دینر، امونس، لارسن و گریفین، 1985) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که رضایت از زندگی الف) همبستگی منفی معنادار با نشانههای بدنی، اضطراب و بیخوابی و سبک مقابله هیجان محور و ب) همبستگی مثبت معنادار با باور به اصول دین، انجام مناسک مذهبی، دوستی و بنـدگی خدا و سبک مقابله مسئله محور داشت. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که 45 درصد از واریانس رضایت از زنـدگی را نشانههای افسردگی (25 درصد)، دوستی و بندگی خدا (8 درصد)، سبک مقابله هیجان محور (7 درصد)، مقابله اجتنابی (3 درصد) و نارساکنشوری اجتماعی (2 درصد) تبیین میکنند. نقش سلامت روانی، سبکهای مقابله و بازخوردهای مذهبی در رضایت از زندگی بحث شد
خلاصه ماشینی:
"واژههای کلیدی: Abstract his research explored the relationship between mental health (somatic symptoms, anxiety, insomnia, depression and so- cial dysfunctioning), coping styles, religious attitudes and life satisfaction.
A random selection of 120 (55 males, mean age: 30 and 65 females, mean age: 27) Isfahan people answered the General Health Questionnaire (Goldberg & Hillier, 1979), The Coping Inventory for Stressful Situations (Parker & Endler, 1990), Religious Attitudes Questionnaire (Keshavarz, Me- hrabi & Soltanizadeh, 2009) and the Satisfaction with Life Scale (Diener, Emmons, Larsen, & Griffin, 1985).
با توجه به این امر که ارتقای سطح زندگی و بهبود کیفیت زندگی افراد جامعه، مستلزم شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی است، در این پژوهش به بررسی رابطه سلامت روانی، سبکهای مقابله با تنیدگی و بازخوردهای مذهبی با رضایت از زندگی مردم شهر اصفهان پرداخته شد.
فرضیههای این پژوهش عبارت بودند از: 1- سلامت روانی بالاتر، مذهبیبودن، استفاده بیشتر از سبکهای مقابلهای مسئله محور و استفاده کمتر از سبکهای مقابله هیجان محور و اجتنابی با افزایش رضایت از زندگی همراه است.
بحث نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که بین مقولههای سـهگانه بازخوردهای مذهبی و رضایت از زندگی، رابطـه مثبت معنـادار وجود دارد و دوستی و بندگی خدا قادر به پیشبینی رضایت از زندگی است.
این نکته نیز آشکار شد که بین مقولههای چهارگانه سلامت روانی، یعنی نشانههای بدنی، اضطراب و بیخوابی، افسردگی و نارساکنشوری اجتماعی با رضایت از زندگی، رابطه منفی معنادار وجود دارد و نشانههای افسردگی نیز بـه میزان قـابل توجهی رضایت از زندگی افراد را تبیین میکنـند."