خلاصه ماشینی:
"بهر صورت،گر چه آبادانی جدید جنگلها و تبدیل آنها به اراضی زراعتی به وسیلهء هر دو گروه انجام شده و موجب گردیده است تا قطعات زیر کشت با یکدیگر اختلاط حاصل کنند،در عوض مزارع ابتدائی در دهکدههای مختلط به دقت از یکدیگر متمایز ماندهاند و هر یک در حدود کانونهای مسکونی مربوط به خود در جهات مختلف گسترده شدهاند(بدین طریق در رودبارک قسمت اعظم اراضی متعلق به ایلها در بخش پایین دست دهکده،آنطرف محلهء ایل نشین گسترده شده است).
نقشهء شکل 01 که مبین خط سیر اساسی جابجائی گلههاست امکان میدهد تا به برخی ملاحظات اجمالی در این باب دست زد: 1-قبل از همه فقدان هر نوع مهاجرتهای دامداری و عدم وجود تقریبی دامهای کوچک است در برخی از دهکدههای واقع در پایین دست دشت(مانند آبشدانی،ولید،تاب قلعه،بازار سو،تورسو،پا قلعهء کلاردشت) که نسبت به ارتفاعات بلند از همه دورتر قرار دارند.
تنها مالکان عمده که صاحب 01 تا 02 رأس گاو هستند برای حفاظت دامهای بزرگ شیری خود چوپانی استخدام میکنند و این چوپان دامها را در بالای ده،البته نه در چراگاههای بلند که محل تردد دامهای کوچک است بلکه در ته درههای پر علف ناحیهء جنگلی مجاور به چرا میبرد.
سوم-اربابان کوه و برزگران دشت: مطالعهای در محیط اجتماعی و توازن سنتی کلاردشت 1-رژیم زمینداری: رابطهء میان منابع کشاورزی دشت و زندگی دامداری کوهستانی از بسیاری جهات،بطوری که دیده شد مربوط است به تباین جمعیتی میان کردها و گیلها و تضاد منطقهای میان دهکدههای بالا دست،واقع در دشتی کم وسعت،و آبادیهای پایین دست که فاقد دامهای کوچک ولی صاحب اراضی زراعی وسیعی هستند."