چکیده:
مسأله سقط جنین همواره نزد دانشمندان حقوق جزا بهعنوان یکی از موضوعهای اساسی حقوق کیفری مطرح بوده است.برخی از فمینیستها این پدیده اجتماعی را بهطور مطلق پذیرفته و معتقد به آزادی بیقید و شرط آن هستند.درمقابل،بعضی براساس آموزههای دینی،سقط جنین را تحت هیچ شرایطی مجاز نمیدانند.فقهای امامیه قائل به آزادی نسبی سقط جنین شدهاند و در موارد محدودی سقط جنین را جایز میدانند.در نظام حقوقی ایران که قوانین و مقررات آن برگرفته از فقه امامیه است،برخلاف نظامهای حقوقی جوامع غربی که سقط جنین را نشانه افتخارآمیز شخصیت و آزادی زن میدانند،سقط جنین حرام و مطابق قانون مجازات اسلامی دارای مجازات میباشد.در این نوشتار پس از تعریف سقط جنین،انواع سقط جنین و عوامل مؤثر در آن مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه،دلایل موافقان و مخالفان فقهای امامیه قبل و نیز بعد از دمیده شدن روح و دلایل فمینیستهای موافق و مخالف آزادی سقط جنین بیان و بررسی شده و سرانجام قانون سقط جنین در قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و در پایان خلأهای قانونی و راههای رفع آن پیشنهاد گردیده است.
Abortion has always been a controversial issue for criminologists. Some feminists have absolutely accepted this social phenomenon and believe that it should be completely free to practice it. On the other hand، some under no condition allow abortion due to religious causes. The Imamiyyeh jurisprudents believe in the relative freedom of abortion and in some cases allow it. In the Iranian system of law، whose rules and regulations are based on the Imamiyyeh jurisprudence، abortion is forbidden and، according to the Islamic penal law، it has punishments. This is quite against the Western legal systems which consider abortion as an indication of women’s honor and freedom. After defining and classifying abortion and studying factors influential on it، this paper studies the arguments of the opponents and proponents of abortion among the Imamiyyeh jurisprudents before and after the infusion of spirit into the body. The paper also presents the views of the feminists who agree and disagree with the freedom of abortion. Afterwards، the paper evaluates the abortion law before and after the Islamic revolution and finally mentions the existing legal vacuums and proposes suggestions to remove them.
خلاصه ماشینی:
"(فریدمن،1831:ص 411)این گروه فقط درمورد جنین ناقص الخلقه و جنین ناشی از زنای به عنف که قبلا به آن اشاره شد و نیز درموردی که ادامه حاملگی مستلزم خطر جانی برای مادر باشد،موافق سقط جنین بوده و معتقدند تکلیف و وظیفه نسبت به جنین ایجاب میکند که قائل به تحریم قطعی سقط جنین بود،بنابر مطالب فوق اهم دلایل حرمت سقط جنین عبارتند از: 1-9)حق حیات جنین حیات یک موهبت الهی است و کسی حق ندارد آن را سلب نماید و جنین بهعنوان یک نفس یا فرد،مانند سایر افراد،از حقوقی که مهمترین آنها حق حیات و زنده بهدنیا آمدن است؛باید برخوردار باشد.
در بخش دیگر این ماده واحده که با ملاک عسروحرج سقط جنین بیمار و ناقص الخلقه مجاز شمرده شده،گامی مثبت و بلند برای تأمین امنیت و سلامتی مادر و کودک برداشته شده، بهطوری که برای اجرای دقیق آن از تولد بچههای ناقص الخلقه و عقبمانده و صرف هزینههای گزاف(0002 میلیارد تومان در سال)نگهداری آنان جلوگیری میشود و ازطرفی جامعه نیز شاهد تلف شدن مادران،دراثر سقطهای غیرقانونی و غیربهداشتی نخواهد بود؛اما نکته مهم،ملاک عسروحرج میباشد که باید با دیدگاه فقها و ادله شرعی استنباط حکم سقط جنین هماهنگ و ضابطهمند باشد و مصادیق آن کاملا احصاء شود.
باتوجهبه مطالب بیانشده،پیشنهاد میشود ماده واحده بهصورت ذیل اصلاح شود: «سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی قبل از ولوج روح(چهار ماه و ده روز)درم وارد زیر مجاز میباشد و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود:1-درصورت بیماری جنین که پس از ولادت موجب عسروحرج والدین یا طفل شود،با رضایت زن و شوهر؛2-درصورت بیماری مادر که ادامه حاملگی با تهدید جانی یا آسیب جسمانی یا روانی شدید توأم باشد»."