چکیده:
به عقیده برخی دینپژوهان و متکلمان غربی وحی مجموعهای از حقایق درباره خداوند نیست، بلکه کتب مقدس محصول کوششهای انسان برای شناخت معنا و اهمیت حوادث وحیانی هستند که ضمن عصری بودن در قالب تجربه بشری بروز مییابند. از اینرو، وحی و تجربه دینی در بعد پدیدارشناسی تجربه دینی یکسان انگاشته شده است. هدف این مقاله ضمن روشن ساختن معنای وحی و تجربه دینی و ارائه برخی نظریات مطرح در هر مورد به تبیین تفاوت وحی با تجربه دینی میپردازد. روش پژوهش، مروری و کتابخانهای است که پس از بیان برخی نظریات در باب موضوع، به نقد و بررسی آنها پرداخته است. براساس یافتههای این پژوهش، که با ارائه 20 تفاوت عمده میان وحی و تجربه دینی به دست آمد، معلوم شد که منشأ وحی، برای گیرنده وحی (پیامبران) روشن است و به همین علت، پیامبران هرگز در گرفتن پیام آسمانی دچار حیرت و اشتباه نمیشوند. وحی قرآن، در طول و عرض کامل و تمام است و تاکنون هیچ تجربهای دینی یا شهودی عرفانی نتوانسته است به پای آن برسد.
خلاصه ماشینی:
"طرفداران نظر چهارم، چنین نظر دارند که معانی قرآن کریم از سوی خداوند و الفاظ آیات از سوی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهاست؛ به این معنا که پیامبر به شیوههایی که ذکر آن رفت معانی را دریافته و به سلیقه خود با توجه به ادبیات زمان و مکان خود در قالب الفاظ ریخته و بیان نموده است.
قایلان به نظر دوم عقیده دارند که هم الفاظ و هم معانی آیات قرآن کریم از سوی خداوند متعال بر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نازل شده و آن حضرت بدون هیچ دخالتی عین همان چیزی را که دریافته، ابلاغ و اعلان نموده است.
51 ایان باربور نیز در تبیین نظر برخی معتقدان به تجربه دینی میگوید: خداوند وحی فرستاده است، ولی نه به املای یک کتاب معصوم، بلکه با حضور خویش در حیات مسیح و سایر پیامبران و بنیاسرائیل.
آنچه را پیامبران الهی مدعی آن بودند این است که آنها پیام خداوند را برای همه مردم میدانستند و به همین دلیل، درصدد تبلیغ آن برمیآمدند، حال آنکه هیچ کس دیگری به تبلیغ تجربه دینی خود نمیپردازد.
3. از سوی دیگر، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از دو نوع وحی برخوردار است: وحی گفتاری که همان قرآن معصوم نازلشده از سوی خداوند در معنا و لفظ باشد و وحی گزارهای غیرگفتاری که میتوان آن را تجربه دینی نامید."