چکیده:
«قسمت» یا همان «سرنوشت»، از معضلات اعتقادی عموم افراد است که با ظاهری جذاب، جبر و سلب اختیار را تداعی میکند. این فکر که همه کارها به دست خداست، هرچند حق است، اما عموم افراد به سبب تحلیل نادرست، این نتیجه را میگیرند که انسان هیچ تأثیری در سرنوشت خود ندارد. هدف این پژوهش آن است که با تحلیل درست و ارائه معنای صحیح از «قسمت»، به حل این مسئله بپردازد و رابطه اراده الهی و اختیار انسان را روشن سازد. با روش مطالعه متون دینی و استدلال عقلی و تحلیل آنها به این نتیجه میرسیم که تقدیر انسان به اعمال خودش بستگی دارد و خداوند چیزی را مقدر میکند که انسان انتخاب کرده است. بنابراین، معنای صحیح «قسمت» این نیست که همه امور به انسان تفویض شده و خداوند کاری به کار انسان ندارد، بلکه معنای دقیق آن این است که فیض را خداوند همیشه به همه میدهد، ولی خود انسان است که ظرفیت و قابلیت خود را تغییر میدهد و کم یا زیاد میکند.
خلاصه ماشینی:
"در یک جمعبندی کلی میتوان گفت: آنچه در لسان عرف و عوام شایع است همان معنا و احتمال اول است، اما آنچه به واقع نزدیک است و شرع مقدس آن را تأیید میکند، سه معنای دیگر است که میتوان هر سه را به یک معنا ارجاع داد؛ به این بیان که خداوند متعال در ابتدای خلقت همه مخلوقات را به اندازه خاص معماری کرده و برای هریک حدی قرار داده است (قدر) و به خلق آنها در این محدودهها حکم نموده (قضا) و پس از آن تغییر این احکام و مقادیر را بر اساس نظام علی و معلولی قرار داده و انسان را در انتخاب هریک از این مقادیر، مختار گذاشته است؛ پس همه کارها به دست خداست، ولی انتخاب هریک از کارهای خدا در ارتباط با عالم انسانی در حیطه اعمال اختیاری، به دست انسان است.
دلیل دوم: تغییر سرنوشت اگر قسمت از طرف خداوند نباشد و همه کارها به دست انسان باشد، باید هر کاری که انسان اراده کند به نتیجه برسد و همانگونه که پیشبینی کرده، انجام شود؛ در حالی که همیشه اینگونه نیست و بسیاری اوقات چنانکه که انسان میخواهد نمیشود، بلکه برخلاف انتظار او به گونهای دیگر پیش میرود؛ پس معلوم میشود دست دیگری در کار بوده و کارها از دست آدمی خارج است."