چکیده:
تکامل انسان رهآورد ارادة خود اوست و انسان تنها از طریق افعال جوارحی و جوانحی خود میتواند استعدادهای نهفتهاش را به فعلیت برساند. صدرالمتألهین بنیانگذار حکمت متعالیه، افزون بر نظریهپردازی دربارة کمال نهایی انسان که آن را به «فنای فی الله»، یعنی تحصیل علم حضوری به خداوند متعال میداند، در مورد عوامل و موانع وصول به کمال نیز سخن گفته است.این نوشتار به بررسی عوامل مؤثر در کمال انسان از منظر ملاصدرا میپردازد؛ اما پیش از بیان این امور، به عنوان مقدمه، چهار مسئله دیگر را بررسی میکند که عبارتاند از: نحوة تأثیر عمل در وصول به کمال، لزوم اخلاص در اعمال، جایگاه و مراتب اعمال و لزوم استاد.عواملی که ملاصدرا در دستیابی به کمال نهایی انسان از آنها سخن گفته است عبارتاند از: تنبه، اراده، ریاضتهای شرعی، علوم و معارف الهی، توجه به خداوند و قطع توجه از غیر، عشق و محبت الهی، ذکر و تفکر.
خلاصه ماشینی:
"البته نباید انتظار داشته باشیم که وی تمامی عوامل وصول به کمال را تبیین کرده باشد؛ زیرا اولا وی در چنین جایگاهی نبوده است؛ به همین دلیل، در خاتمة کسر أصنام الجاهلیۀ پس از بیان ضرورت علم و عمل برای تحصیل کمال، کیفیت سلوک علمی را به اسفار و دیگر کتابهای خود ارجاع میدهد، اما به دست آوردن چگونگی اعمال برای سلوک عملی را به استنباط از کتاب الهی و احادیث پیامبر( و آل طاهرینش( منوط میکند؛ 250 ثانیا صدرالمتألهین به دلیل دلسپردگی به اسلام، تبعیت از شرع مقدس اسلام را برای سعادت ضروری میداند؛ بهویژه که خود وی نیز به شدت، بدان پایبند بوده است.
281 ملاصدرا علومی را که در این مسیر برای سالک الی الله ضروری است، به دو بخش تقسیم میکند: علوم اصالی و علوم آلی؛ منظور از علوم اصالی (علم مکاشفه یا وصول)، علومی است که خود موضوعیت دارند و به شکلی، از سنخ همان مقصد نهایی میباشند؛ مانند علم به ذات الهی و صفات و افعالش؛ اما علوم ابزاری (علم معامله یا سلوک)، علوم مربوط به کیفیت عمل به طاعات و ترک معاصی و سیئات است که مقصود از علم به آنها، عمل به آنهاست، و اگر عمل مطابق با آنها نباشد، فایدهای بر آنها مترتب نمیشود.
314 به اعتقاد او، تنها حکیمان عارف بالله به مقتضای این آیة شریف عمل کرده، بر یاد الهی مداومت دارند؛ زیرا غیر ایشان، اشتغال دائم به غیر خداوند و آیات و افعال او داشته، غرق در صنایع علمی و عملی خود هستند؛ اما حکیم الهی به مقتضای علمی که بدان مشغول است، در تمام عمر خود، مشغول به حق تعالی است و تمام همتش صرف کشف توحید او و تقدیس صفات و احکام افعالش میشود؛ حال آنکه عشق حق تعالی و معرفت ذات او، داخل در موضوعات سایر علوم و صنایع نیست."