چکیده:
ارتباط میان اخلاق و رسانه و نحوه تعامل آنها از جمله موضوعات محوری است که در چند دهه اخیر اذهان محققان را به خود معطوف داشته است. امروزه تعامل میان این دو واقعیت، دو متن، دو نهاد و دو عنصر فرهنگی و تکنولوژیکی، دستمایه بررسیهای علمی و تأملات محققانه واقع شده و نقطه تلاقی این دو، از منظرهای گوناگون جامعهشناسی، جامعهشناسی و دانش ارتباطات، اخلاق، فرهنگ و...مورد بحث و مداقه قرار گرفته است. این تعامل، با چرخه سوم یعنی «فرهنگ» نیز رابطه دارد. در واقع، فرهنگ بستر وقوع انواع ارتباط، از جمله ارتباط اخلاق و رسانه است. دو مفهوم ترکیبی پربسامد «اخلاق رسانهای» و «رسانه اخلاقی» از رهگذر توجه به نحوه تعامل اخلاق و رسانه پدید آمدهاند.این مقال با رویکرد تحلیلی، نظری به بررسی اخلاق رسانه و چگونگی تعامل آن دو میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"پارادوکس «اخلاق رسانهای» آیا در رسانهها هر خبر درست و موثقی را میتوان منتشر کرد؟ اگر نه، چه کسی باید تشخیص دهد که بهتر است آن خبر منتشر نشود؛ خبرنگار؟ دولت؟ یا سلیقه و تمایل خوانندگان؟ و یا؟ کدامیک باید ملاک قرار گیرد؟ آیا رسانهها مجازند برای کاهش آثار منفی احتمالی یک خبر، آن را به گونهای دخل و تصرف کنند که از تأثیر منفی آن کاسته شود؟ اگر انتشار خبری، پیامدهای منفی و عدم انتشار آن نیز پیامدهای منفی دیگری داشته باشد، مرجع تصمیم گیرنده انتشار و یا عدم انتشار چه کسی است؟ چه ملاکی برای این تصمیم باید در نظر گرفته شود؟ در صورتی که اصول، اهداف و خطوط راهنمای رسانههای ارتباطی در عمل، با یکدیگر تناقص و اصطکاک داشته باشند، چگونه باید تناقض آن را برطرف کرد؟ انتشار خبر با اولویت دادن به «حق دانستن مردم» و نادیده گرفتن منافع حاصل از آگهی و یا عدم انتشارخبر و برخورداری رسانهها از تداوم انتشار و پوشش دادن هزینهها؟ آیا میتوان با هدف افشاگری در مورد مقامات دولتی و نشان دادن عدم صلاحیت آنان، به زندگی خصوصی آنان وارد شد و اطلاعاتی، تصاویر و یا...
در اسلام و فرهنگ ناب دینی هرگز نمیتوان در اخلاق و ارزشهای اخلاقی، قائل به نسبیت شد؛ زیرا در اسلام ارزشها و اصول و معیارهای اخلاقی ثابت و لایتغیر همه زمانی و همه مکانی وجود دارد که هیچ گاه نمیتوان از آنها عدول نمود: برای مثال، در این منظر، دروغگویی، پخش شایعات بیاساس، تهمت به افراد حقیقی و حقوقی، ورود به حریم خصوصی افراد، ظلم در حق افراد و..."