چکیده:
برای بشر است.امامت در تفکر اسلامی،به عنوان مفسر مکتب،نگهبان مکتب و شاخصی برای معرفت به مکتب است.بدین روی باید مردم،چنان که به کعبه میروند،به نزد امام بروند و معارف دینی خود را از او بگیرند. امام،علم،هادی،راهنما و شاخص و معیار شریعت است. امامت در تکاپوی تاریخی خویش،مبین مکتب و حافظ آن بوده،هدف اصلی،در این تکاپوی تاریخی،بیان مکتب و حفظ آن و معرفی و نهادینه سازی آن،در جامعه انسانی است.بدین روی جریان امامت،روشهایی را بدین منظور اعمال نموده و به عنوان استراتژی راهبردی خویش،این روشها و عملها و عکس العملها را پیاده کرده که در این نوشتار به آنها به تفصیل پرداخته شده است. روش حفظ مکتب از خطر تحریف تبیین روزامد مکتب،که بتوان اصول کلی مکتب را درهر دوره تاریخی،ناب و روزامد مطرح نمود مبارزه با غلو، جهت پرهیز و حفظ جامعه از جریانهای انحرافی،که در این راه تلاش گستردهای را انجام دادهاند.ضابطهگرایی در تبیین شریعت تا که افراد،خود را معیار شریعت قرار ندهند.معیار قرار دادن قرآن برای تفسیر شریعت مبارزه با فرقه سازیها در درون جوامع دینی و در دامن مکتب،همچنین مبارزه با واقفیه،غالیان،خوارج و...انجام مناظرات علمی،جهت دفاع از اصول کلی و مبانی فکری،معرفتی و مکتب نمایاندن چهره واقعی علمای درباری در تاریخ،تا جلوی انحراف امت گرفته شود.مکتبگرایی سیستمی و وحدتگرایی در درون جامعه مکتبی،روشهایی بودند که امامان شیعه علیهم السلام در حرکتهای مکتبی خویش،آنها را اعمال مینمودند.مکتب دینی،تئوری جامع الهی در باب اداره نظامات اجتماعی و حیات بشر است،که توسط پیامبران الهی،به بشر داده شده است.پیامبران الهی در سلسلههای نوری،دین را بر بشر عرضه نمودند و در نقطهای از حلقات تاریخی،فروزش آموزههای وحیانی،خاتمه یافت.خاتمیت،به مفهوم نزول همه قوانین بشری بود که تا به صورت جاوید و ابدی،راهنما و هادی بشر باشد.وحی خاتمه یافت اما نیاز به آموزههای وحیانی،نیازی ابدی و دائمی
خلاصه ماشینی:
"پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله راجع به آیندهی امت اسلامی وضعیتی را شبیه امتهای پیشین،پیشبینی فرموده که در این باب روایاتی از ایشان صلی الله علیه و اله نقل گردیده است،که به نمونههایی اشاره میکنیم: 1)عن النبی صلی الله علیه و اله قال لامته انتم اشبه الناس ببنی اسرائیل و الله لیکونن فیکم ما کان فیهم حذوا النعل بالنعل و القذة بالقذة حتی لو دخلوا حجر ضب لدخلتموه (فضل بن شاذان نیشابوری،6531 هـ،624)؛از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله است که به امت خویش فرمود شما شبیهترین مردم به بنی اسرائیل هستید،قسم به خدا خواهد شد در میان شما آنچه که در آنها واقع شده،مانند نهادن قدمی جای قدمی حتی اگر آنان وارد لانهی سوسماری شدند،شما هم وارد خواهید شد.
ائمه علیهم السلام در این روش،چند نکتهی بدیع و مهم را روشن ساختند: 1)اعتقادات دینی اهل کتاب،آمیخته با غلو گزافهگویی است؛ 2)پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله،مأمور مبارزه با غلو و افراطگران در شؤون پیامبر و امامان علیهم السلام بود؛ 3)غلو در دین،به فساد عقاید دینی منجر گردیده و به فسادهای دامنگستر فراوانی منجر خواهد شد؛ 4)جامعهی اسلامی باید از غالیان حذر کنند،تا فتنههای معرفتی و عقیدتی پدیدار نگردد؛ 5)غالیان،از یهود و نصاری و مجوس و مشرکان،ناپاکتر و پلیدترند؛ 6)حکم به نجاست غالیان نمودند؛ 7)نتیجهی افراطگری در عقاید و غلو،سبب جواز قتل غالیان در عقاید است؛ 8)ضلالتهای فراوان تاریخ،نتیجهی غلو و افکار باطل گمراهگر است؛ 9)غلو در عقاید،ریشهی نفسانی دارد؛ 01)غالیان،به انحراف جامعه دامن میزنند و چهرهی جامعهی دینی را مشوش و لکهدار مینمایند؛ 11)پیروی از عقاید غالیان حرام است و ورود در حوزهی شرک میباشد؛ 21)پیروان ادیان الهی هنگامی که از مکتب اهل بیت علیهم السلام جدا شدند،به غلو روی آورده و دامن میزنند."