چکیده:
راهسازی و ایجاد راههای جدید در مناطق مختلف ایران به ویژه در مسیر تهران به شمال ایران در اواسط دورهء قاجارها رونق یافت،شخص ناصر الدین شاه به سبب عشق به سفر،چندین بار از مسیرهای گوناگون به کنار دریای مازندران رفت و هربار دستوراتی در باب تعمیر جادههای شوسه صادرمیکرد.در یکی از این سفرها،فتح الله خان شیبانی شاعر روشننگر و بدبین آن روزگار که طبعی انتقادی داشت او را همراهی میکرد،شیبانی در هریک از منازل بین راه که توقفی صورت میگرفت منظومههایی در باب آن مسیرها میسرود و دربارهء اصلاح و تعمیر راهها و تسطیح آنها پیشنهادهایی به شاه ارائه میداد.موضوع مقاله حاضر،بررسی مختصر اوضاع راهها در آن روزگار و معرفی منظومه شیبانی است.
خلاصه ماشینی:
"در قصیدهء دیگری که در شهرستانک سروده باز اشاره به راههای آنجا دارد: بدین رهی که سپارد ز کوه تا دریا کجاش آب گلاب است و خاک مشکآگین به چند جای بناهای نغز کرده به پای که از سدیر و خورنق گذاشته در آذین کاروان شاهی چون از شهرستانک به سمت چالوس میرود در عبور از قریهء گچسر و قبل از رسیدن به سیاهبیشه،شاعر قصیده بلند دیگر در اوصاف راه سروده و از جمله در وصف تسطیح این راه و آبادانی آنچنین گوید: یکی از آنهاست این بزرگوار اثر که کرد هموار این راه زشت ناهموار رهی چگونه رهی؟سخت و صعب و هول و مهیب که مور از او نتوانست برگذشت و نه مار فرازهاش به خورشید برفشاندی سنگ نشیبهاش ز ماهی برون کشیدی خار و گر ز قله او سنگی اوفتاد به زیر به قرنها نرسیدی به جایگاه قرار ا گرچه مسکن دیو و مقام غولان بود نه غول رستی از آن و نه دیو مردمخوار یکی مهندس دانا گسیل کرده نمود ز روی هندسه این راه را سپاه گذار رهی که مور اگر پر کاه داشت به لب دو سوی پر کهش سوده کشتی از دو کنار یکی گریوه در آن راه هست و بر سر او یکی زمین فراخ است پرگل و گلزار ز سوی مغرب زی طالقان کشد راهش ز سوی مشرق زی مرغزار و چشمهء لار هزار بیشه بهر فرسخی فزون و در آن ز حیر و وحش چمان هر طرف هزار هزار هم از جنوب رود آب به ساحت ری هم از شمال رود رودها به دریا بار فتح الله خان شیبانی در ضمن این مدایح و گزارش وضعیت راهها،پیشنهادهایی هم میدهد اتصال راه چالوس از یک طرف به طاق و از طرف دیگر به دره لار و جاده هزار، پشنهادهایی که با همهء پیشرفتهایی که راهسازی عصر جدید ایجاد شده هنوز هم عملی نشده است."