چکیده:
شماری از مطالعات اخیر نشان میدهد که ارایه پارادایم جدید برای کار کارکنان با رویکرد تلفیقیتر زندگی کاری و زندگی معنوی ضروری است.به همینسان مقاله حاضر به دنبال تبیین رابطه بین ارتباط فرافردی یعنی بعد معنوی کارکنان و رفتار شهروندی سازمانی است.ارتباط با خدا تحت عنوان ارتباط فرافردی،بعد معنوی معنویت است که دربر گیرنده توازن،تعادل، حساسیت و پرورش چهار بعد زیستی،اجتماعی،روانی و معنوی در قالب چهار نوع ارتباط یعنی ارتباط برونفردی،ارتباط میانفردی،ارتباط درونفردی و ارتباط فرافردی تعریف شده است. علاوه بر این،ارتباط فرافردی،با چهار نوع ارتباط با خدا یعنی،همه خدایی،همه در خدایی، کارگزاری خدا و تعاملی با خدا تعریف شده است.ازاینرو برای تبیین رابطه معناداری از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد.نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که از چهار نوع ارتباط فرافردی به غیر از نوع ارتباط همه خدایی،بین نوع ارتباط همه در خدایی،ارتباط از نوع کارگزاری خدا و ارتباط از نوع تعاملی با خدا و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.بنابراین براساس یافتههای تحقیق،رابطه بین ارتباط فرافردی و رفتار شهروندی سازمانی ثابت شد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین در این تحقیق بعد معنوی یعنی ارتباط فرافردی مورد بررسی قرار میگیرد و محققین در پی آن هستند تا دریابند آیا بین ارتباط فرافردی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد یا نه؟ از جمله عواملی که ضرورت انجام این تحقیق را در حال حاضر بیش از پیش مضاعف میسازد،ضرورت زمانی تحقیق در آغاز هزاره سوم میلادی است،چرا که امروزه بشر همواره دچار تحولات تکنولوژیکی است و از این تحولات حسته شده و دچار بیقراری شدهاند،بنابراین به دنبال ثبات هستند؛همچنین در محیطهای کاری اخلاق و اعتماد کمیاب شده است،بنابراین به نظر میرسد پرداختن به موضوعاتی از قبیل معنویت و ارتباط فرافردی و رفتار شهروندی سازمانی هم مهم و هم ضروری باشد.
براساس فرضیه دوم رابطه مثبت و معنیداری بین همه در خدایی و رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد که این رابطه را میتوان اینچنین تبیین کرد،وقتی فردی در سازمان ارتباط فرافردی بالایی دارد،در تمامی لحظات زندگی و کار خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خود میبیند احتمالا چنین فردی دارای وجدان کاری زیادی خواهد بود و به صورت خودجوش و خودکنترل عمل میکند؛برای مثال حتی وقتی کسی بر او نظارت نمیکند، قوانین را رعایت میکند و از وقت و انرژی خود در جهت اثربخشی سازمان حداکثر استفاده را میکند.
فرضیه سوم که رابطه بین ارتباط کارگزاری خدا و رفتار شهروندی سازمانی است مورد تایید قرار گرفت بدین معنی که وقتی رابطه کارکنان با خدا از نوع کارگزاری است،افراد خود را کارگزار و خدمتگذار خدا و سازمان و مردم میدانند چنین کارکنانی برای انجام بعتر کارشان تلاش بیشتری میکنند و همواره،اطلاعات،دانش و مهارتهای خود را به روز نگه میدارند."