چکیده:
تبادل فرهنگی- هنری و تاثیرات آن به خصوص در زمینه ی پوشاک زنان در بحرانی ترین برهه ی تاریخی، یعنی زمان شکل گیری سلسله ی اشکانیان پس از حمله و ورود بیگانگانی چون اسکندر و یونانیان در قلمرو امپراتوری بزرگ هخامنشیان، و مطالعه ی علت تحولات رخ داده در نوع البسه زنان در طول تاریخ اشکانیان هدف اصلی مقاله ی حاضر است. اشاعه ی سبک هلنیسم در شرق و به ویژه در ایران موجب تحولات بسیاری در زمینه های مختلفی چون اقتصاد، مذهب، فرهنگ، هنر و ... شد و درک این مطلب که میزان نفود فرهنگ جدید در تمدن کهن ایرانی تا چه حد بوده است از اهمیتی ویژه برخوردار است. بنابراین در این پژوهش سعی شده است انواع تن پوش زنان در هر دو تمدن ایران و یونان مطالعه و پس از تشریح جزییات پوشاک آن ها، شباهت ها و تفاوت ها با یکدیگر مقایسه و میزان تاثیر و تاثر متقابل دو تمدن در این زمینه تجزیه و تحلیل شود. روش کار در تحقیق، اسنادی است و نتیجه های به دست آمده نشان می دهند که فرهنگ پوشش ایرانیان و یونانیان، به علت رخداد جنگ های متعدد میان دو تمدن و نفوذ عوامل متقابل در سبک هنری هر یک از آن ها، دارای روابطی معنادار و عمیق بوده است و در زمینه ی نوع دوخت و تزیینات لباس به طور کاملا متاثر از یکدیگرند.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین ممکن است این سؤال مطرحشود که فرهنگ یونانیان تا چه حد در تغییر تمدن و فرهنگ ایرانی نقش داشته و آیا سبک هنری و دستاوردهای فرهنگی ایران در عصر هخامنشیان نیز بر هنر و تمدن یونان تأثیرگذار بوده یا آثار این روابط و تبادلات فرهنگی تا چه حد بر پوشاک زنان ایرانی و یونان دیده شده است؟مقالهی حاضر،با توجه به موقعیت گستردهی دولت اشکانی،به منزلهی وارث هنر هخامنشی در تلفیق با هنر هلنی یونانی و نیز جای گاهش به مثابه پلی در حد فاصل تمدنهای کهن آسیا و تمدن باستانی یونان در اروپا،بر ان است تا به روش اسنادی میزان نفوذ پوشاک زنان در دو تمدن را،از منظر طرحهای موجود در آن دورهها تجزیه و زمینههای تأثیر و تأثر البسهی دو تمدن از یکدیگر و چگونگی آن را مطالعه کند.
م هنگامی که هنر پارتی رو به پیشرفت نهاد،برای شهرهایی که در آن هنر رواج داشت گاهی آوردن مجسمههای یونانی-رومی و حتی هنرمندان آنها امری عادی و رایج بود و نباید فراموش کرد که در بسیاری از شهرهای آن دوران شمار فراوانی یونانی ساکن بودند و خدایان و پیکرههای یونانی در مهرها و سکهها و دیگر آثارشان،در کنار طرحهای شرقی در سراسر سرزمین پارت دیده میشد،اما با استنباط از مطالعات حاصل میتوان باور داشت که ایرانیان حتی در دورههایی که در کنار یونانیان و با فرهنگ ایشان میزیستهاند روح هنر گذشتگان خویش را فراموش نکرده و همواره به دنبال نقطهای در تاریخ بودند که دوباره نام خویشتن را زبان زد دیگر ممالک کنند."