چکیده:
در نظام اخلاقی فضیلت محور ارسطو، غایت همه چیز، خیر نامیده شده است. در میان غایت ها، غایتی هست که ما آن را برای خودش و همه چیز دیگر را برای آن می خواهیم و آن، خیر اعلا و بهترین است که از آن به نیکبختی و سعادت تعبیر می شود. از نظر ارسطو خیر و نیکبختی برای آدمی فعالیت نفس طبق فضیلت و اگر فضایل متعددی وجود دارند، در انطباق با بهترین و کامل ترین فضایل است و فضیلت، ملکه ای است که حد وسطی را انتخاب کند که برای ما درست و با موازین عقلی سازگار می باشد. به عبارت دیگر، فضیلت از لحاظ تعریف و ماهیت، حد وسط است که در جهت تشخیص فضایل از رذایل اعمال و عواطف انسانی به عنوان سنگ محک به کار می رود.
بر قانون زرین اعتدال، ایرادهای متعددی وارد شده که در این نوشتار مهم ترین آنها در پنج محور به شرح زیر دسته بندی و مورد بررسی واقع شده است:
1. عدم کلیت قانون اعتدال؛ 2. عدم کارایی قانون اعتدال در تربیت اخلاقی؛ 3. ناسازگاری قانون اعتدال با طبیعت؛ 4. متضاد بودن فضایل؛ 5. ایرادها بر مبانی قانون اعتدال
According to Aristotle’s virtue-centered ethical system، the objective of everything is goodness. Among the different objectives، there is one objective which we want it for itself and everything else is for this objective; this is the best and highest goodness called prosperity and felicity. Aristotle believes human’s goodness and felicity is the activity of soul according to virtue; and if there are many virtues it should be in accordance with the best and most complete virtue; and virtue is the habit of choosing a middle-term which is the most correct and rational one. In other words، the definition and nature of virtue is a middle-term which is a good criterion to help us distinguish between virtues and vices in human’s deeds and feelings.
Various problems have been posed for the golden rule of moderation which are categorized here in four main groups and investigated as follows:
1. Non-generality of the moderation rule;
2. Non-proficiency of the moderation rule in ethical training;
3. Inconsistence of the moderation rule with nature;
4. Contradiction of virtues;
خلاصه ماشینی:
ارسطو مي گويد: آدمي به انواع گوناگون ممکن است خطا کند؛ زيرا چنانکه فيثاغوريان معتقدند، شرّ در رديف نامحدودها قرار دارد، در حالي که درست عمل کردن تنهـا بـه يـک نحـو ممکـن است و به همين جهت خطاکردن آسان است و تير به هدف درست زدن دشوار و بـاز از همين روست که افراط و تفريط به رذيلت تعلق دارد و حد وسط به فضيلت (همان ، ٦٥).
٣. فضيلت اعتدال برخي ، يکي ديگر از موارد نقض کليت قانون اعتدال را فضيلت اعتدال عنوان کرده انـد: در کتاب تاريخ فلسفه شرق و غرب آمده است : اعتدال که خود يکي از فضايل مهم است يک طرف آن افراط اسـت کـه زيـاده روي باشد، اما حد تفريط ندارد.
بنابراين ، ارسطو مي تواند بگويد اعتدال نيز از جمله فضايلي است کـه در عـين حـد وسط بودن در حد کمال و نهايت قرار دارد و حد افراط و تفريط در آن تصور نمي شود.
عدم کارايي به جهت فقدان عينّيت واژٔە اعتدال مشابه ايراد پيشين را ـ با تفاوت هايي ـ اميل بريه در مورد عـدم کـارايي قـانون اعتـدال مطرح کرده است ؛ وي در تاريخ فلسفه مي نويسد: امور اخلاقي ، مستلزم بسياري از اوضاع و احوال جزئي است و از اين رو، حد وسط در اخلاقيات به نحو دقيق و مطلق ، براي مثال به همان درجه از دقت کـه در علـم حـساب حد وسط را بين طرفين معلوم مي دارند، قابل تعريف نيست تا برحـسب ايـن تعريـف بتوان به معناي فضيلت راه برد.