چکیده:
این گفتار در باب جایگاه صحابه پیامبر (ص) در تبیین قرآن و حجیت اقوال آنان در این زمینه است. نگارنده حجیت مطلق سخنان صحابه را رد می کند و در این مورد، از آثار دانشمندان اهل تسنن، سند می آورد. وی با اشاره به اختلافات صحابه با یکدیگر، عدالت مطلق آنان را نمی پذیرد و بیان می کند که آنها خود درباره خویشتن چنین نظری نداشته اند.
سخنان طه حسین، احمد امین، ناصرالدین البانی، از دانشمندان معاصر اهل تسنن، و علا مه سید محمدحسین طباطبایی از دانشمندان معاصر امامی، پایان بخش این گفتار است. این گفتار در نقد دیدگاه های آیت اله شیخ محمدهادی معرفت در باب حجیت آرا و اقوال تفسیری صحابه نوشته شده است
خلاصه ماشینی:
"» آیا این آیه، دلیل بر حجیت قول صحابه در هشدار و تبیین نسبت به آنچه فهمیدهاند، نیست؟ آیا مگر انذار همان بیان و اعلام به مبانی شریعت و معالم دین نیست؟ و اگر انذار، حجت بالغه الاهی نباشد، پس وجه هشدار بعد از بیان چیست؟ مگر نه این است که رسول خدا صحابه را پرورانید تا آن پیام را ابلاغ کنند و همانگونه که خود تربیت شدند، مردم را تربیت نمایند تا مرجع مردم شوند و مردم از آنان کسب علم کنند و از ایشان بهرهبرداری علمی نمایند؛ همانگونه که آیه میگوید: (و کذلک جعلناکم أمة وسطآ لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدآ) (بقره (2): 143) «و این چنین شما را گروهی مختار قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد.
در این صورت، با مفهوم این آیه شریفه چه کنیم که میفرماید: (و نزلنا علیک الکتاب تبیانآ لکل شیء) (نحل: 16 / 89) (و ما بر تو کتاب را نازل کردیم تا بیان هر چیزی باشد) پس آن دقت نظرهای معارفی قرآن را از کجا بیابیم؟ صاحبان این نظریه گفتهاند : مگر میشود که معانی قرآن بر آنان مخفی مانده باشد، با توجه به اینکه ایشان دارای فهم و جدیت و اجتهاد فراوانی در تفسیر قرآن بودهاند؟ این سخن نیز باطل است؛ زیرا در بسیاری از معانی آیات قرآنی، بین اینان اختلاف واقع شده و در سخنان زیادی که از آنان نقل شده، تناقضات زیادی وجود دارد."