چکیده:
تحلیل به جای صنعت از یک بنگاه منفرد آغاز شود2،بنابراین ضرورت دارد که نهتنها تعریف واضحی از کلمه"بنگاه"ارائه شود،بلکه تفاوت آن(در صورت وجود چنین تفاوتی)با بنگاه واقعی مشخص ساخته شود.در همین راستا،به اعتقاد خانم رابینسون«دو سؤالی که باید در ارتباط با مجموعه فروض علم اقتصاد پرسیده شود عبارتند از:1)آیا این فروض کنترلپذیر1هستند؟2)آیا این فروض با جهان واقعی مطابقت دارند؟»3.گرچه طبق اعتقاد خانم جون رابینسون،"اغلب اوقات فروض یا میتوانند کنترلپذیر باشند،یا واقعی"؛باوجود این،ممکن است شاخههایی از نظریه وجود داشته باشد که در آنها فروض هم میتوانند کنترلپذیر باشند و هم واقعی. امید است در این مقاله تعریفی واقعگرایانه از یک بنگاه ارائه شود بهطوریکه هم با معنایی که بنگاه در دنیای واقعی دارد مطابقت داشته باشد،و هم با دو ابزار قدرتمند تجزیه و تحلیل اقتصادی ارائه شده توسط مارشال،یعنی مفاهیم نهایی2و جانشینی3 (که در کنار هم مفهوم نرخ نهایی جانشینی را ارائه میکنند)قابل تحلیل باشد.4 البته تعریف ما باید«بر پایه روابط صوری دقیق و قابل درکی استوار باشد»5 نظریههای اقتصادی به واسطه ناتوانی در بیان شفاف فروض خود زیانهایی را متحمل شدهاند.اقتصاددانان به هنگام ساخت نظریهها،زیربناهای آنها را آزمون نکردهاند،و لیکن این آزمون ضروری است.زیرا،نهتنها از کجفهمیها و مجادلات بیهوده که از فقدان دانش نسبت به فروضی که مدل بر آنها بنا شده است جلوگیری میکند،بلکه همچنین میتواند زمینهساز قضاوت خوب و مناسب در انتخاب بین مجموعههایی از فروض رقیب باشد.برای مثال،ممکن است استعمال کلمهء"بنگاه"در علم اقتصاد،با استفادهء یک"فرد عادی"2از این عبارت متفاوت باشد.1از آنجایی که در نظریههای اقتصادی این گرایش آشکار وجود دارد که
خلاصه ماشینی:
"میرسد پرسش مهم و[با ربط]این است که چرا تخصیص منابع بهطور مستقیم توسط سازوکار قیمت انجام نمیشود؟ عامل دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم این است که،معمولا دولتها و سایر تشکلهای دارای قدرت تنظیم مقررات1با مبادلاتی که در بازار سازماندهی میشوند به شکلی متفاوت از مبادلات مشابهی که در درون یک بنگاه سازماندهی میشوند برخورد میکنند.
میکند)،اگر با سازماندهی میتوان هزینههای خاصی را از بین برد و در حقیقت هزینههای تولید را کاهش داد،چرا اصلا باید مبادلات بازاری وجود داشته باشند؟42چرا تمام تولیدات توسط یک بنگاه بزرگ انجام نمیشوند؟به نظر میرسد توضیحات خاصی برای این پرسشها وجود دارد.
34 اما واضح است که یک بنگاه ممکن است بیش از یک محصول تولید کند،و بنابراین به نظر میرسد که دلیل موجهی برای اینکه چرا شیب صعودی منحنی هزینه در وضعیت رقابت کامل یا این واقعیت که تحت شرایط رقابت ناقص هزینه نهایی همواره کمتر از درآمد نهایی نخواهد بود باید اندازهء بنگاه را محدود سازد وجود ندارد.
بنابراین نکتهای در پاسخ آقای دوربین به کسانی که بر مشکلات موجود در برنامهریزی اقتصادی تأکید میکنند وجود دارد و آن نکته این است که در نظام رقابتی نیز بازرگانان با مشکلات مشابهی روبرو هستند و باید برای این مشکلات به دنبال راهحل باشند(رجوع شود به"محاسبات اقتصادی در اقتصاد برنامهریزیشده" Zنشریهء اقتصادی،دسامبر 6391)تفاوت مهم میان این دو مورد،این است که برنامهریزی اقتصادی بر صنعت تحمیل میشود،در حالیکه بنگاهها بهطور اختیاری ظهور مییابند،زیرا آنها ارائهدهندهء روشی کاراتر برای سازماندهی تولید هستند."