چکیده:
مکتب عرفانی بغداد تقریبا از اوایل سدة دوم هجری و اندکی پس از تأسیس بغداد، توسط برخی از صوفیان، از جمله معروف کرخی، در این شهر شکل گرفت و بعد از او از طریق سری سقطی ادامه یافت تا نهایتا به وسیلة جنید بغدادی شکل کامل خود را به دست آورد. این مکتب در قرن چهارم به پشتوانة آموزههای جنید و توسط شاگردانش همچون شبلی، واسطی، جریری و... به اوج شکوفایی خود رسید. مهمترین وجه تمایز پیروان این مکتب، تقید و التزام شدید آنان به رعایت ظواهر شریعت است. واکنش این عده نسبت به پیروان مکتب سکر را مهمترین دلیل این مسئله میدانند و با مطرح ساختن مبحث سکر و صحو، سعی در توجیه آن میکنند؛ بدین طریق که جنید بغدادی صاحب صحو و هوشیاری است و به همین سبب او و دیگر بغدادیان، به سبب داشتن این خصیصه، گرفتار سکر نمیشوند و در نتیجه، همیشه آمادة انجام دستورهای شریعت هستند. هرچند مبحث فوق در توجیه این مطلب صحیح است، اما تنها عامل تقید بغدادیان به انجام ظواهر شریعت نیست؛ بلکه عوامل دیگری نیز در آن دخیل است. در این مقاله ابتدا با بررسی حوزة رواج و گسترش مکتب بغداد در قرون سوم و چهارم و پنجم به معرفی اجمالی مهمترین پیروان آن پرداخته میشود و سپس علل تقید بنیانگذاران این مکتب به رعایت ظواهر شریعت بررسی خواهد شد.
About the beginning of the second century and after the installation of Baqdad، Baqdad mystical school was established by some of Sophies such as Maruf karkhi. This school was continued by Sari Saqati and finally was completed by Jonayd Baqdadi .The climax of this school was in the fourth century thanks to Jonayd's learnings and those of his students such as Shebli، Vaseti and Joreyri…
The most distinguishing characteristic of the disciples of this school was their absolute adherence to the appearance of the religion which was mainly caused by their reaction to unawareness school. They explained this school by discussing the alertness (consciousness) and unawareness. Jonayd himself was always on alert and was never unaware. Possessing this characteristic، he was always ready for obeying the religion's orders. There are other factors in addition to the above-mentioned causes for obeying the religion's orders.
In this article، first، we examine the domains in which Jonayd school caught on in the third، fourth and fifth centuries and then some disciples of this school will be briefly introduced. Then we will discuss why the founders of this school were committed to following the face rules of this school.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله به دو مسئله پرداخته خواهد شد؛ اول این که بسیاری از صوفیانی که در سدة چهارم و پنجم در عراق و خراسان میزیستند، از طریق سلسلة خرقه و نسب شاگردی خود، از نظر افکار و اندیشه به عقاید بنیانگذاران مکتب بغداد وفادار بودند و از پیروان مکتب بغداد به شمار میروند و دیگر آنکه التزام پیروان این مکتب و مخصوصا بنیانگذارانش به رعایت ظواهر شریعت، صرفا به دلیل صحوی بودن آنان نیست؛ بلکه عوامل دیگری نیز در آن دخیل است.
سری سقطی که از دیگر بنیانگذاران این مکتب است، سخنان فراوانی دربارة لزوم تبعیت از ظواهر شرع دارد و میگوید: «مرید را ده مقام است: نزدیک شدن به خدا با انجام نوافل، خیرخواهی امت، انس به کلامالله، صبر بر احکام الهی، پیروی از اوامر حق، حیا در نگاه به حق، کوشش در کسب رضایت حق با فقر و قناعت و خمول» (ابینعیم، 1967: 10/ 117).
از متأخران مکتب بغداد که در خراسان میزیستند نیز سخنان زیادی در دست است که دلیل بر تقید آنان به رعایت رسوم و معاملات شرع است، که میتوان به عنوان نمونه به برخی از این سخنان اشاره کرد؛ ابوالفضل ختلی عبودیت را در افتقار به خدا و حسن اقتدا به رسول (ص) خلاصه میکند و معتقد است که در انجام این امور، نفس را هیچ راحت و نصیب نیست (عطار، 1336: 2/ 285)."