چکیده:
الگوی قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای ، یک الگوی تعادلی برای نشان دادن رابطهی بین ریسک و بازده داراییهای منفرد است. به عبارت دیگر، CAPM نشان می دهد که داراییها چگونه با توجه به ریسکشان قیمت گذاری می شوند. اساس CAPM بر این فرض استوار است که سرمایه گذاران برای یافتن پرتفوی کارا ، نظریه ی پرتفوی و کاهش ریسک نظام مند از طریق تنوع بخشی را می دانند و به آن عمل می کنند و هر یک بنا به درجه ی ریسک گریزی خود یکی از پرتفوهای کارا را انتخاب می کنند.
تاکنون مطالعات مبتنی بر الگوی قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای که در داخل و خارج از کشور انجام شده اند، تنها در سطح سهام شرکتهای منفرد یا حداکثر یک ترکیبی از سهام شرکتها (و یا داراییهای منفرد) و یا شاخصهای زیرمجموعه ی شاخص کل بازار بوده اند و مطالعات معدودی وجود دارند که این الگو را برای داراییهای کلان یک اقتصاد به کار برده باشند. در این مقاله تلاش شده است تا ریسک نظام مند در سطح چهار دارایی عمده ی اقتصاد ایران محاسبه شده و رابطه آن با بازده انتظاری شان بررسی شود. ریسک نظام مند و بازده موردانتظار چهار طبقه دارایی عمده ی اقتصاد ایران، مسکن و مستغلات، طلا، سهام و ارز در دورهی زمانی سالهای 1374 تا نیمه ی اول سال 1386 محاسبه شده است.
The capital asset pricing model (CAPM) is an equilibrium model for explaining the relationship between risk and returns of individual assets. In other words، the CAPM shows that how assets are priced according to their risk. CAPM is based on the assumption that investors is finding the efficient portfolio act in such a way that the efficient portfolio theory explains and their choices of the portfolio are based on their degree of risk aversion. Up to now، most studies based on CAPM theory in Iran and other countries are in individual asset levels، or at most، in a basket of several company stocks that are a subset of the market indices. There are not enough researches based on CAPM in aggregate level assets. In this paper، we have tried to asses the systematic risk of four aggregate assets in Iranian economy and its relationship with their expected returns. The assets are housing and real estate، gold، stock، and foreign exchange.
خلاصه ماشینی:
همچنين ريسك نظاممند و بازده موردانتظار چهار طبقهي دارايي عمدهي اقتصاد ايران، مسكن و مستغلات، طلا، سهام و ارز- در دورهي زماني سالهاي 1374 تا نيمه اول سال 1386، محاسبه و سپس رابطهي بین ریسک نظاممند و بازده مورد انتظار این داراییها تعيين شده است.
در محاسبهي ريسك نظاممند سهام يك شركت معمولا بازدهي كل بازار سهام و يا بازده كل صنعتي كه شركت مورد نظر در آن زمينه فعاليت ميكند، به عنوان بازده معيار درنظر گرفته ميشود، اما زماني كه از يك رويكرد كلان به مسألهي انتخاب دارايي مناسب براي سرمايهگذاري توجه كنيم، در اين صورت بازده معيار نيز بايد در سطح كلان تعريف شود و به نوعي بايد نشان-دهندهي متوسط بازده سرمايهگذاريها در سطح يك اقتصاد باشد.
رابطهي رگرسيوني زير تبيين كنندهي ارتباط ريسك نظاممند ( ) و بازده واقعي بورس (Krb) است: نتايج اين رگرسيون نشان ميدهد كه اگرچه علامت ضريب بازده مثبت است، ولي در سطح خطاي نوع اول 5 درصد معنيدار نيست (P-value آزمون 15/0 ميباشد)، بنابراين فرض پذيرفته ميشود.
مقدار آمارهي F رگرسيون نيز تنها 14/2 است كه نشان ميدهد رگرسيون به طور كلي معنادار نيست، لذا گرچه در نمونهي مورد بررسي بين ريسك و بازده واقعي بورس رابطهي مثبت وجود داشته و بازار براي افراد ريسكپذير جذاب بوده است، اما اين رابطه از نظر آماري معنادار نيست.
نتايج آزمون معنيدار بودن ضرايب براي بازار سكه نيز نشان ميدهد كه ضريب بازده مورد انتظار در سطح احتمال 5 درصد معنيدار است(P-value آزمون 000/0 ميباشد)، به همين دليل فرض رد و فرض مبني بر آنكه بين ريسك نظاممند بورس و بازده متناظر آن رابطهي معنيداري وجود دارد، پذيرفته ميشود.