چکیده:
عرفا با اندیشهها و تجارب اصیل عرفانی خود دیدگاههای مهمی را در مورد«نور»مطرح ساختهاند که میتوان از آن تحت عنوان بیانیهء صوفیه دربارهء نور یاد کرد.نور خدا که انسان با طی مراحل و مراتبی میتواند به آن برسد،نشانهء اصلی و یا کلید معنایی متون عرفانی است. یافتن دلالت معنایی نشانههای متون عرفانی به خاطر مناسبات منطقی و منظم درونی نشانهها، درک ژرفای معانی را آسان میکند.به گمان،در تفسیری که صوفیه از نور خدا ارائه میدهند «اندیشهء عرفانی اتحاد با مطلق»سرمشق مفسرین بوده است.نور خدا دارای مراتبی است که این مراتب به تجارب عرفانی و روحانی صوفیه مختلف است.لیکن با همهء این مراتب مختلف و کشف آنها در لایهء نهانی خود،واقعیت دیگری است و آن حضور مسائلی چون، خودشناسی،خداشناسی و دیگر موضوعات بنیادین دینی و عرفانی در چارچوب اساسی این تجربهء عرفانی است.در این نوشته سعی شده است که ضمن مطالعه و بررسی پیشینهء مفهوم نماد«نور»در تفاسیر کهن عرفانی،به سیر و تطور آن در متون برجستهء عرفان و تصوف اسلامی نیز پرداخته شود.
In the process of Islamic mysticism، the seventh century، because of the confluence of various mystical methods and viewpoints is of a special importance. One of the distinguished figures of the period is Sa‘d al-din Hamouye (d.649 Lunar) that in spite of his significant place in the Islamic mysticism، these is not sufficient information about him. Without doubt any scientific source which helps us to know him and his age better will be very important.
Morād al-Moridin، the new- known writing of khājeh Gheyāth al-Din Hebatollāh Ibn Yusof Ibn Ibrāhim، one of Sa‘d al-dins’ grandsons in the early eighth century، contains firsthand and reliable information concerning Sa‘d al-dins’ thoughts and viewpoints and introduces his familial and social relations as well as his masters and disciples. Besides it presents useful matters about some great mystics among them Najm
al-Din kobrā and Ibn ‘Arabi، Muslim scientists، historical figures، poets and several unknown Sufis. The only known version of the work، written in ‘Arabic، belongs to the nineth century.
خلاصه ماشینی:
"(تاریخ گزیده،ص 076) پس از آن نور الدین عبد الرحمان جامی(م:898 ق)است که شرحی از احوال سعد الدین آورده است،گزارش جامی در نفحات الانس(ص 143-334)خلاصهء اطلاعاتی است که در چهل مجلس،الانسان الکامل و تاریخ گزیده آوردهاند:شیخ او نجم الدین کبری، عروج روحانی وی،دیدارش با ابن عربی و صدر الدین قونیوی و سرانجام نام دو کتاب سجنجل الارواح و محبوب الاولیا و پس از آن در بیشتر تذکرهها این سخنان جامی با اندک تغییری در عبارات تکرار میشود.
اگرچه مراد المریدین مانند دیگر مقاماتهایی که به وسیلهء مریدان یا افراد خاندان مشایخ تصوف،نوشته شده،خالی از بزرگنمایی نیست،و به ویژه کراماتی که از شیخ نقل میکند،پیوسته با مبالغهای درآمیخته است،این موضوع از ارزش کتاب به عنوان یکی از منابع اصلی سعد الدینپژوهی نمیکاهد؛زیرا-چنانکه اشاره رفت-مطالبی که در این کتاب،دربارهء زندگی سعد الدین و نیز عدهء دیگری از مشاهیر عرفان اسلامی یافت میشود،در هیچ منبع دیگری به دست نیامده است.
» کتاب با مقدمهء کوتاهی در تعظیم قدر و بزرگداشت شیخ سعد الدین آغاز میگردد و پس از آن زندگی شیخ و رویدادهای آن در چند باب بدین ترتیب بیان میشود: -ذکر ولادته الشریفة و اوایل احواله الی أن وصوله الی شیخ الاسلام نجم الدین ابی الجناب المعروف بالکبری،قدس الله روحه -ذکر وصوله الی شیخ الشیوخ صدر الدین ابی الحسن ابن عمر ابن محمد ابن حمویه فی الموصل و کیفیة ذلک -ذکر وصوله الی شیخ الاسلام نجم الدین و جلوسه عنده فی الخلوة،رضی الله عنهما -ذکر ما کتب الشیخ نجم الدین فی اجازته له الباس الخرقة و تلقین الذکر و الوصیة له -حکایات یدل علی صدق فراسته و کمال حدسه -حکایات یدل علی اشرافه علی الخواطر و اطلاعه علی الضمائر -حکایات یدل علی مکارم اخلاقه و میامن عطفه و اشفاقه -حکایات یدل علی صحهء جماعة من المرضی ببر کته أما فی حیوته أو بعد مماته -حکایات یدل علی هلاکة جماعة من الظالمین و نکبة طائفة من المنکرین بواسطة تأثر خاطره الخطیرة و تغیر ضمیره المنیر و ذم مخالفة المشایخ -حکایات یدل علی کلمات توفی الی انه یرتحل من الدنیا و یقبل علی المولی چند باب اخیر،شامل حکایاتی از کرامات شیخ است که برای نشان دادن عظمت شأن و علو درجهء وی نقل شده است."