چکیده:
چگونگی اقتباس و تاثیرپذیری فرقه های مختلف تصوف، از برخی آداب، اعمال و عقاید مشارب و مکاتب غیر اسلامی، همواره در کانون توجه محققانی بوده است که در پی تحلیل و تشریح ریشه ها و خاستگاه رفتار و افکار موجود در بین برخی از صوفیان و عرفای ایرانی و اسلامی اند. غالب این محققان، بر این موضوع اتفاق نظر دارند که برخی از مشابهت های موجود در افکار و اعمال صوفیان با مکاتب عرفانی دیگر چون عرفان بودایی، گنوستیک و... نشانه ای از تاثیر عقاید و اعمال مکاتب غیر بومی در حوزه تصوف ایرانی ـ اسلامی است. با وجود آنکه بسیاری از عقاید یا اعمال اقتباسی را نمی توان منفی و مانع سلوک دانست،
بی گمان پاره ای از دیدگاه ها و رفتارها ـ به دلیل الگوپذیری مردم ازکلام و رفتار صوفیان ـ
می تواند آثار بسیار منفی و ویرانگر به پیکره جامعه وارد کند. یکی از اقتباس های مخرب و خطرناک در سلوک صوفیانه، الگوبرداری پاره ای از فرقه های صوفیه و صوفی نماها از
روش های شمنی در رسیدن به خلسه و نشئگی است؛ مسئله ای که تاکنون با جدیت به آن توجهی نشده و یا به صورت کاملا سطحی بدان اشاره شده است. این پژوهش، ضمن بررسی مرام فکری شمنیسم، به مسائلی مانند چرایی و چگونگی اقتباس برخی از صوفیان از
روش های شمنیسمی برای ایجاد خلسه و توهم و رسیدن به استغراق و فنا پاسخ داده است.
The influence of behaviours، traditions and beliefs of non- Islamic mystical schools on different Sufi sects has always been a research problem for those scholars who are interested in analysis of the roots and origins of thoughts and practices of Muslim mystics. Most of the scholars are unanimous that some similarities present between Sufism and other mystical traditions such as Buddhist mysticism، Gnosticism and so on، indicate that Sufism has been influenced by foreign mystical schools.
Although no one can claim that all of adopted beliefs and practices used in the practical Sufism are worthless، but surely some of them have imposed very negative and destrctive effects on commoners، because they regard Sufi saints as paragons of humane virtues and try to immitate them. One example of these barrowed ideas which has not been considered properly so far is the use of Shamani methods for acheiving ecstatic states.
The present paper while examining Shamanism generally، tries to clarify why and how some Sufi sects have adopted Shamani methods to experience ecstasy and annihilation state in particular.
خلاصه ماشینی:
"ک:تمدن ایرانی در قرن چهارم هجری،ص 623) حتی در یکی از رباعیات منسوب به حافظ شیرازی به کنایه و با رندی،به استعمال حشیش(حبهء خضرا)در بین صوفیه برای ایجاد مستی و خلسگی،اشاره شده است: زان حبهء خضرا خور،کز روی سبک روحی هرکو بخورد یک جو،بر سیخ زند سی مرغ زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد یک ذره و صد مستی،یک دانه و صد سیمرغ (دیوان حافظ،4831،ص 823) دیوان سیبک نیشابوری(متوفی 258)نقیضهپرداز برجستهء قرن نهم،که دفتر شعرش را حتی به مناسبت حشیش به«دیوان اسراری»3نامگذاری کرده،نیز سرشار از این اشارات است: گرت خضری شود رهبر به غار عاشقان یارا به شهر سبز ما بینی سمرقند و بخارا را بیا تجدید کن صوفی که بی این سبزه برگی نیست کنار آب رکناباد و گلگشت مصلا را به کسب اشتها مستعجلان غمزهء ساقی چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را مکن اسرار خالص را به قند و زعفران معجون به رنگ و بوی و خال و خط چه حاجت روی زیبا را نه تنها دختر رز شد ز فکر سبز ما رسوا که عشق از پردهء عصمت برون آرد زلیخا را چو سبز از سفره بگشادی مترس از امتلا صوفی که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را گه دندان زدن بیتی بخوان از شعر اسراری که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را (تاریخ قلندریه،ص 534-634) گویا تأثیر مخدرگرایی شمنیسم در قرون گذشته به صوفیه ختم نمیشد و در برخی از نهادهای اجتماعی یا مشارب فکری جامعه نیز نشانههایی از آن یافت میشد."