چکیده:
قرآن کریم به عنوان معجزهی جاوید و کتاب هدایت الهی،تبیان کل شیء است،ولی با وجود این،همواره در زمانهای متفاوت،با انواع تفاوت برداشتها و کژفهمیها مواجه بوده است.عواملی که باعث چنین اختلافهایی در فهم آیات شده و تأثیرات هر یک،میتواند به شکلهای مختلف بررسی شود.در این مقاله،با توجه به نیازها و مسائل فعلی مورد بحث در حوزهی فهم قرآن،به پارهای از این موانع اشاره میشود.بدیهی است موانع مذکور،تنها بخشی از مجموعهی موانع هستند که در این زمینه وجود دارد به علت کمبود مجال،به همین مختصر بسنده شده است. سعی بر این بوده است که در بیان هر یک از مطالب،ضمن ذکر نمونههایی از آیات قرآن و توجه به میراث سلف،به نظرگاهها و مباحث مطرح در عصر کنونی هم نیم نگاهی داشته باشیم و به اجمال آن را بررسی کنیم.
خلاصه ماشینی:
"حال اگر هر یک از این روشها به درستی شناخته نشوند و مورد استفاده قرار نگیرند،به ایجاد فهم نادرست از قرآن خواهد انجامید؛هم چنان که در تفاسیر گوناگون نمونههای بسیاری از آنها موجود است.
در صورتی که در بحثهای تفصیلی و مستدل،در کتابهای اصولی مطرح شده است که استفاده از قرآن در حد اولیهاش،باید به قواعد و اصول خاص خود مستند باشد،ولی هر قدر بخواهیم فهمها عمیقتر باشد،نکات و قواعد عمیقتری میطلبد و تخصص لازم دارد؛مانند هر رشتهی علمی دیگر که به تخصص نیاز دارد،در قرآن نیز تسلط به زبان و قواعد ادبیات عرب،رعایت اصول محاورهی تعقلایی،و معیار قرار دادن مطالب معتبر و فراگیری علوم مورد نیاز و شیوهی استفاده از منباع تفسیر و نیز شیوه و مراحل تفسیر،اموری است که برای فهم دقیق آیات قرآن ضرورت دارد[رجبی،منطق فهم قرآن:95].
این رفتار،آفت بزرگی است که مطالعات دینی و قرآنی را به مثابه سپر و سنگر مورد سوء استفادهی جناحها قرار میدهد[با الهام از رشاد، دین پژوهی معاصر:341]حاکمیت تمایلات گروهی،از آفتها و آسیبهایی است که حتی به صورت ناخوداگاه ممکن است تأثیر بگذارد و به فهم آسیب رساند[رجبی،منطق فهم قرآن: 83].
ولی بدیهی است که سنت باید از طریق معتبر ثابت شود و هر سخنی را هر کس به آن بزرگوار نسبت دهد،نمیتوان پذیرفت[مکارم شیرازی،اعتقاد ما:55- 45،با تلخیص]و از آن جا که برخی توضیحات و قرینهها تنها در روایات آمده و هیچ راهی برای فهم آنها از قرآن نداریم، بسنده کردن به قرآن،راه فهم درست بخشی از قرآن را بر ما میبندد."