چکیده:
هدف نوشتار ذیل بررسی این مسأله است که واژگان بسیط قرآن در چه نوع معنایی استعمال شده است و با چه روشی میتوان معنای مقصود آنها را بازیافت؟در این مقاله با اشاره به سه نوع حقیقت لغوی،عرفی و شرعی و تحلیل مفاد وضع به ویژه از منظر اصولیان شیعه و بیان نقش بافت سخن و فرهنگ قرآن در ترسیم معنای واژههای آن، مفردات قرآن در سه گروه مفهوم لغوی،معنای عرفی و معنای خاص قرآنی دستهبندی میشود و آنگاه پیجویی گامبهگام سه سنخ معنای وضعی،معنای عرفی متداول در عصر نزول و معنای برخاسته از بافت و فرهنگ خاص قرآن،به عنوان مولفههای موثر در شناخت مفاهیم قرآن معرفی میگردد که با روش تدریجی و گامبهگام قابل دستیابی است.
خلاصه ماشینی:
"روش پلکانی مفهومشناسی واژگان قرآن محمد باقر سعیدی روشن* دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (تاریخ دریافت مقاله:8831/9/8-تاریخ پذیرش نهایی:8831/21/91) چکیده هدف نوشتار ذیل بررسی این مسأله است که واژگان بسیط قرآن در چه نوع معنایی استعمال شده است و با چه روشی میتوان معنای مقصود آنها را بازیافت؟در این مقاله با اشاره به سه نوع حقیقت لغوی،عرفی و شرعی و تحلیل مفاد وضع به ویژه از منظر اصولیان شیعه و بیان نقش بافت سخن و فرهنگ قرآن در ترسیم معنای واژههای آن، مفردات قرآن در سه گروه مفهوم لغوی،معنای عرفی و معنای خاص قرآنی دستهبندی میشود و آنگاه پیجویی گامبهگام سه سنخ معنای وضعی،معنای عرفی متداول در عصر نزول و معنای برخاسته از بافت و فرهنگ خاص قرآن،به عنوان مولفههای موثر در شناخت مفاهیم قرآن معرفی میگردد که با روش تدریجی و گامبهگام قابل دستیابی است.
چنانکه همه میدانیم که واضع که لفظ«نار»را وضع کرده،در حین وضع جز نارهای دنیائی در نظر او نبوده و آنچه اسباب انتقال او به این حقیقت شده همین نارهای دنیائی بوده و از نار آخرت و نار الله الموقدة التی تطلع علی الأفئدة (همزه،6 و 7)غافل بوده-خصوصا اگر واضع غیر معتقد به عالم دیگر بوده-معذلک این وسیله انتقال اسباب تقیید در حقیقت نمیشود؛بلکه نار در ازاء همان جهت ناریت واقع شده؛نه آنکه میگوییم واضع خود تجرید کرده معانیرا،تا امر مستغرب بعیدی باشد؛بلکه میگوییم الفاظ در مقابل همان تجرید کرده معانی را،تا امر مستغرب بعیدی باشد،بنابراین،هیچ جهت استبعادی در کار نیست و هرچه معنی از غرائب و اجانب خالی باشد،به حقیقت نزدیکتر است و از شائبه مجازیت بعیدتر میباشد."