خلاصه ماشینی:
"کمک *مریم رییس دانا (به تصویر صفحه مراجعه شود) طرح از:لیلا ثمری بوی گند میآید،بوی کثافت.
هیچ فکر نمیکردم طرز حرف زدن من بشود بهانهای دست او تا حرفهای خالهزنکیاش را دربارهی خودم از دیگران بشنوم.
مانتوام را داشتم میپوشیدم که بروم بیرون،سینی چای به دست از آشپزخانه بیرون آمد،گفت: -چی شده؟ -جعبه را نشانش دادم و گفتم: -خجالت نمیکشی؟ و در را باز کردم که بیرون بروم.
از آن به بعد تلفن میزند و فوت میکند.
-واقعا باید هنرمند بود تا بشه با هنرمند باسوادی مثل شما زندگی کرد.
ناشر میگوید: -ما چه کار به این کارها داریم.
میگویم: این بو شما رو هم اینقدر اذیت میکنه؟ با تعجب میپرسند: -کدام بو؟ -بوی بد،بوی گند،شاید بوی تن،بوی عرق.
یعنی میدونی در واقع این هورمون است که اونها رو به طرف تو میکشونه.
سرم را پایین میگیرم و میگویم: -هنوز همون جایی؟قطعه 111؟ موهای نمدارم را ناز میکند: -ما که مثل شما نیستیم هر روز جا عوض کنیم."