چکیده:
با بررسی آرای کلامی و فلسفی امام خمینی(ره ) در مساله شر به دست میآید که در عالم هستی، شر محض یا کثیرالشر، محقق و مجعول بالذات نیست و برخی از این شبهات ، ناشی از عدم تفکیک صحیح شر ذاتی از عرضی است .
ایشان ضمن تقسیمی نو از مساله شر معتقد است هر موجودی را میتوان با سه دسته از موجودات مقایسه نمود: علل ، معالیل و موجودات هم عرض آن . دو دسته اول به علت تلائم کامل میان آنها نمیتوانند به یکدیگر شر برسانند و مضر باشند.
تنها در موجودات هم عرض است که اضرار یا تنقیص یکدیگر ممکن اسـت ؛ امـا اینکه این دو موجود، ضرر و شرشان به موجودات مساوی و هم عـرض خـویش ، بیش از نفع آنها باشد، مردود است . ایشان با اشاره به اقسام متصـور شـر، کـه نخستین بار ارسطو آن را ارائه کرد و میرداماد تکمیل نمود، اقسام دیگری را به آن افزوده اند. سپس با اقامه دلیل عقلی، عدم امکان وجـود شـر واقعـی را اثبـات مینمایند. هم چنین نظریه علامه مجلسی در بحث مخلوق بودن خیـر و شـر را تفصیلا به چالش میکشند.
خلاصه ماشینی:
"(همان:746) اطلاق داشتن و ذاتی بودن علم و اراده خدا برخی ادعا نمودهاند این سخن که آنچه از ناحیه خدا باشد،کمال و خیر و نیز آنچه رذیله و شر است،از موجودات است و اینکه خدا اولی به حسنات بندگان و ایشان اولی به سیئات خود هستند،مظنه شبهه جبر درباره خدا نسبت به خیرات و تفویض بندگان نسبت به شرور است که هر دو از نظر امامیه مردودند.
ایشان پس از اشاره به جواب فلاسفه،پاسخ دیگری را به اختصار به این شبهه میدهند و میگویند حقیقت علمی که عین ذات حق تعالی بوده و آن را از کشف تفصیلی در عین بساطت و وحدت است حقیت آن همان حقیقت وجود صرف است، که به نحو وحدت،جامع همه وجودهاست و کشف تامی که تابع کشف علم ذاتی از اشیاست،همان کشف از وجود بماهو وجود بالذات است و جهات شر و نقص که به اعدام و نیستیها باز میگردند،ازآنرو که خود آنها دارای نقص هستند،نمیتوانند مورد تعلق علم ذاتی قرار گیرند.
(بیتا:2، 59-79) میرداماد نیز در کتاب قبسات پس از بیان اقسام شر و اینکه همه عقلا اطلاق شر بر آنها را میپذیرند،درباره شر ذاتی و شر بالعرض اینگونه توضیح میدهد: اگر وجودی مستلزم یا همراه عدم کمالی باشد،از این جهت شر بالعرض هست، نه از جهت تحقق و وجود خارجی آن و در نهایت اینکه،اطلاق شر دوگونه است: بر عدمیات از این باب است که غیر مؤثرند و بر امور وجودی از این لحاظ که مانع رسیدن به کمال هستند؛مثلا سرما فی نفسه و با قیاس به علت موجبه و اسباب ایجادکننده آن شر نیست؛شریت آن نسبت به میوهها و درختان است، پس شر ذاتی،فقدان میوهها در رسیدن به کمال و شر بالعرض سرماست."