چکیده:
بداء یکی از اعتقادات شیعه امامیه است که در آیـات و روایـات اسـالمی رخ مـیدهـد و مصـادیق ریشه داشته، تنها در بخشی از نظام آفـرین عینی متعددی از قرآن و احادیث آن را تأیید میکنند. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصـیفی ـ اسـنادی بـا شـیوه بیـان مصداقی، جوانب موضوع را بررسی و پر از پرداختن بهمعنـای لغـوی و اصطالحی آن از دیدگاه فریقین، مصداقهایی از وقـوع بـداء در آیـات و روایات را اراله دهد؛ و سپر ضمن به تصویر کشیدن رابطه آن بـا علـم الهی، نتیجه میگیرد که آیات و اخبار بـدالی نظـر شـیعه را درایـنبـاره تأیید میکند.
Beda‘ is counted one of the imamiyah religious belief rooted in Quran and traditions. As is understood by numerous objective cases in Quran and traditions، beda‘occurs only in a part of the world of creation. This paper has tried to study the subject and، referring to literal and technical meanings of beda‘ in the view of Shiites and Sunnites، to introduce some established cases of beda‘ in Quran and traditions. And finally، describing
the relation of beda‘ to Divine knowledge، it has conclude that Quranic verses and traditions are in full agreement with Shiite‘s view in the field.
خلاصه ماشینی:
"داستان رؤیای حضرت ابراهیم پس از اینکه چندین بار در عالم رؤیـا براساس آیات قرآن کریم، حضرت ابراهیم خلیلاهلل را ذبح مینماید در مییابد که مأمور اجرای چنین کاری است؛ فرزندش، حضرت اسماعیل ،و ازاینرو پس از طرح موضوع و بیان قصد خود از اجرای چنین دسـتوری بـه اسـماعیل اعالن آمادگی او بر اجرای دستور الهی، آنچه روی داد با صحنه رؤیا متفاوت بود؛ به گونـهای که کارد بر گلوی اسـماعیل کـارگر واقـع نشـد و گوسـفندی از بهشـت جـایگزین او شـد؛ و تـا آن به فرزندش گفته بود محقق نشد؛ حاق آنکه ابراهیم بهاینترتیب، آنچه ابراهیم زمان از آن بیخبر بود: 410 351 مصداقشناسی بداء در قرآن و روایات و عدم مغایرت آن با علم الهی ی ن ن یی ا م ن ذبحک لیأ لمن أ ر فلیأ بیإ قل ای ی ا ...
اما در اینکه بداء در «اجـل مقتضـی» اسـت یـا در مسم «اجل مسمی» اختالف شده که آن را بهطور خالصه بیان میکنیم: در تفسیر نورالرقلین دو روایت برای روشن شدن این موضوع نقل شده است که عبارتاند از: نقل شده که امام درباره آیـه الف) از تفسیر عیاشی از مسعدة بن صدقه از امام صادق مزبور فرمود: اجلی که غیرمسمحی و موقوف است، هرچه را خدا بخواهد تقدیم یا تأخیر میکند ولی اجل مسمحی اجلی است که در شب قدر تا شب قدر ساق بعد تقـدیر مـیشـود کـه اصـال تأخیری نمیافتد و این قوق خداوند است که فرمـود: «ا ما م ما أجله م ل إذ ج یو ا ا یو» (اعراف/ 97) زمانیکه اجل آنها بیایـد ستقةم ن ست ر ن س عة و ل ساعتی مقدم یا مؤخر نمیشود."