چکیده:
یکسویه استفاده گردیده است.نتایج تحقیق نشان میدهد که هوش سازمانی جامعهء مورد مطالعه با میانگین تجربی 2/82 از میانگین نظری 3 پایینتر است.بالاترین میانگین به دست آمده مربوط به مؤلفهء بینش راهبردی با 3/17 و کمترین مربوط به ساختار سازمانی و تغییرگرایی با 2/66 بوده است.باتوجه به یافتههای تحقیق راهکارهایی برای بهبود هوش سازمانی پژوهش و برنامهریزی آموزشی ارائه شده است.هدف از انجام این پژوهششناسایی میزان هوش سازمانی در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بوده است.همچنین باتوجه به مؤلفهء هوش سازمانی،وضعیت هر یک از مؤلفهها به تفکیک تعیین گردیده است.روش مورداستفاده از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعهء مورد مطالعه کارکنان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بودند. جامعهء آماری 312 نفر از کارکنان با مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر را شامل میشود که با استفاده از فرمول کوکران نمونهای به حجم 228 نفر از بین آنان انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها،پرسشنامهء محقق ساخته با 95 سؤال بود که روایی صوری و محتوایی آن تأیید و پایایی آن 0/97 به دست آمد.برای تحلیل دادهها از آمار توصیفیتک نمونهای،تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ استفاده شده است.نتایج نشان داد که هر پنج مؤلفهء چارچوب ادراکی،فلسفه و اهداف،مبانی نظری،مراحل اجرا،نظام بازخورد و ارزشیابی مدل استخراج شده تأیید شدند به طوری که مؤلفههای چارچوب ادراکی پس از بررسی کارشناسان،استادان و ناظران به ترتیب ارزشهای ویژه به نامهای؛ارزشیابی پایان سال،مشاهده،توسعهء حرفهای، تعیین اهداف،طرح درس و تعهد حرفهای نامگذاری شده و مدلی ارائه گردید.پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی برای نظارت حمایتی صورت گرفته است.روش این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است.جامعهء آماری آن را کلیهء اعضای هیأت علمی رشتههای علوم تربیتی،معلمان راهنما،ارزشیابان،کارشناسان و مسؤولان آموزشی مناطق و نواحی آموزش و پرورش کل کشور تشکیل میدهد.برای انتخاب گروه نمونهء 500 نفری، ابتدا از روش نمونهگیری خوشهای و در دل خوشهها از روش نمونهگیری طبقهای نسبی استفاده شده است.با توجه به مبانی نظری و مطالعات جهانی،مؤلفههای نظارت حمایتی استخراج و زیر طبقات هر مؤلفه نیز به طور جداگانه مشخص شدند و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزارهای سنجش(0/93)اطلاعات لازم جمعآوری گردید.برای
خلاصه ماشینی:
"با این توصیف پژوهش حاضر در صدد دستیابی به این نکته است که چه مدلی از نظارت را میتوان ارائه داد که ضمن آنکه نظام آموزشی را به هدف برساند پاسخگوی همهء مسائل و مشکلات جاری و آیندهء نظام آموزشی باشد؟بنابراین برای دستیابی به این هدف سؤالات پژوهش طرح شد: 1-مؤلفههای اصلی مدل نظارت حمایتی کدامها هستند؟ 2-بر اساس این مؤلفهها جه مدلی از نظارت را میتوان برای نظام آموزش و پرورش کشور ارائه داد؟ 3-درجهء تناسب مدل پیشنهادی از نظر استادان دانشگاهها،کارشناسان و ناظران آموزش و پرورش به چه میزان است؟ برای پاسخگویی به این سؤالات،پیشینه و مبانی نظری پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است که در ذیل به طور مختصر به آن اشاره میشود: علیپور(7731)پژوهشی را با عنوان رابطهء اثربخشی مدیران با شیوههای نظارت و کنترل از دیدگاه معلمان ابتدایی و راهنمایی در شهرستان لامرد انجام داده است.
یافتهها و الگوی پیشنهادی اهم یافتهها و الگوی پیشنهادی با توجه به سؤالات پژوهش به این شرح است: سؤال 1-مؤلفههای مدل نظارت حمایتی کدامها هستند؟ برای پاسخ به این پرسش،پس از استخراج 6 مؤلفهء چارچوب ادراکی نظارت حمایتی (تعیین اهداف،طرح درس،مشاهده،توسعهء حرفهای،تعهد حرفهای و ارزشیابی پایان سال) و مؤلفههای فلسفه و اهداف،مبانی نظری،مراحل اجرا و نظام بازخورد و ارزشیابی و زیر مؤلفههای مربوط از متون و پیشینهء تحقیق،از آزمون T تک نمونهای استفاده شده است با توجه به اطلاعات جدول 1 چون میانگینهای محاسبه شدهء مؤلفهها و زیر مؤلفهها بزرگتر از میانگین جامعه u 6 و مقدار T محاسبه شده در سطح 5% a بزرگتر از مقدار T بحرانی است و این اختلاف از نظر آماری معنادار است،لذا میتوان نتیجه گرفت همهء این مؤلفهها از مؤلفههای اصلی و فرعی مدل نظارت حمایتی هستند."