خلاصه ماشینی:
"هدف این تحقیق:1)شناسایی عوامل کمی و کیفی موثر در تعیین سطح اهمیت حسابرسی صورتهای مالی توسط حسابرسان مستقل و اولویتبندی آنها 2) تعیین میزان توافق عمومی حسابرسان در انتخاب و به کارگیری رهنمودهای کمی اهمیت در پروژههای حسابرسی انجام شده و 3)شناسایی مشکلات،موانع و ضرورت تدوین رهنمود کمی اهمیت در ایران است.
پیشنهادها براساس یافتههای تحقیق و تجربههای محققان این تحقیق توصیه میشود حسابرسان ضمن توجه به یافتههای تحقیق به شرح فوق: الف)در قرارداد یا توافقنامه حسابرسی به مسئولیت مدیریت در ثبت و اصلاح کلیه تعدیلات کشف شده صرفنظر از اهمیت آن اشاره کنند، ب)در نامه تاییدیه مدیران،به این مطلب که مدیریت اثرات کلیه تحریفهای کم اهمیت را نسبت به صورتهای مالی منفردا و یا در مجموع مدنظر قرار میدهد،تاکید شود، ج)حسابرسان کلیه اشتباهها و تحریفهای اصلاحنشده را به اطلاع مدیریت عالی یا کمیته حسابرسی شرکت برسانند، د)در قضاوتهای اهمیت حتما به ماهیت اقلام و عوامل کیفی توجه شود و آثار اشتباهها و تحریفها ابتدا منفردا و سپس در مجموع نسبت به صورتهای مالی مدنظر قرار گیرد، هـ)در استاندارد حسابرسی اهمیت،ضمن تاکید بر کاربرد مفهوم اهمیت در مرحله برنامهریزی و مدون کردن میزان اهمیت و تغییرات بعدی آن در کاربرگهای حسابرسی،به کارگیری عوامل کیفی در قضاوتهای اهمیت(با ذکر عوامل)مورد تاکید قرار گیرد.
از آنجا که آثار اقلام مورد قضاوت بر ترازنامه،صورت سود و زیان و یا اشتباهات ناشی از طبقهبندی اقلام ممکن است متفاوت باشد،لذا توصیه میشود قضاوتهای اهمیت در مرحله ارزیابی نهایی و اظهارنظر به شکل زیر انجام شود: الف)برای قضاوتهای اهمیت که بر سود خالص اثر میگذارد از اقل رهنمودهای کمی مبتنی بر سود خالص،مجموع داراییها و مجموع درامدها استفاده شود."