خلاصه ماشینی:
"2-عدم جلب اعتماد مردم نسبت به اهداف مالیاتی - با بررسی تحقیقی و تنظیم پرسشنامه و کتی تماس با مودیان مالیاتی – که بخش دوم برای ما ممکن بود – می توان به این نتیجه رسید که, اعمال تبعیض بین مودیان متشابه الوضع و یا وجود تساوی بین مودیانی که از نظر در آمد یا ثروت متفاوت می باشند, تبانی مودیانبا مامورین مالیاتی, راهنمائی های مامورین مالیاتی و حتی نوشتن عریضه برای کاهش مالیات مودیان توسط خود مامورین و...
ب) با توجه به اینکه در کشور ما نیز مردم حتی المقدور از پرداخت مالیات می گریزند, و فرار از مالیات معلول عللی است که در مقاله حاضر تا حدودی بررسی شد, عمده این علل عبارت بودند از: ضعف و تغییر قوانین, عدم اعتقاد مردم به نظام مالیاتی و نفع پرستی, و از آنجا که فرهنگ و رسوم یک ملت در وضع قوانین موثرند و در وضع مالیات نیز مناسب است به آنها توجه شود لذا وضع مالیات بدوم توجه به ساختار فرهنگی و ایدئولوژیکی جامعه, ولو ممکن است در کوتاه مدت آثار اقتصاری داشته باشد ولی در کوتاه مدت آثار اقتصادی داشته باشد ولی در بلند مدت, می تواند به بحرانهای سیاسی و اجتماعی بیانجامد.
در جامعه امروزی, اگر مصاحبه ای ترتیب داده شود, چنین مشاهده میشود که: اکثر مودیان مالیاتی از لفظ مالیات متنفر و از پرداخت آن ناراضی هستند, در حالیکه از کلمه خمس, زکات و صدقات بمعنی اعم آن نه تنها متنفر نیستند, که عده ای قابل توجه, داوطلبانه به دنبال تحقیق میزان دقیق بدهی خود, و پرداخت آن می باشند, و اکثر کسانی که پرداخت نمی نمایند نتنهااز کلمه خمس و صدقات متنفر نیستند که از عدم پرداخت دین شرعی و الهی خود محزون و ناراحت می باشند."