خلاصه ماشینی:
"بعد از آنجا منتقل شدم به قم-آیت اللهبروجردی اون موقع مریض بود من رفتم برای درمان ایشان-از قم منتقل شدم بهکردستان-در کردستان آن زن را طلاق دادم و ازدواج دوم کردم-همسر دومم ازخانوادهی روحانیون کردستان هستند-داییش امام جمعه کردستان بود و چون منپزشک بودم میرفتم پیش داییش که مرجع تقلید سنیها در استان کردستان بود-منبا اینها آشنا بودم و برای درمان میرفتم.
بعداز مرحلهی عمومی تخصص آزمایشگاه گرفتم-فوق تخصص میکروبشناسی درفرانسه و آلمان گرفتم-بعد هم ئبتاز آمریکا گرفتم-اون خلاصهای بود از زندگیم کهالبته بالا و پایین زیاد داشته است.
از آلمان که آمدم ایران بنیاد مستضعفان مرا استخدام کرد فرستاد به اراک و بعد مامورشدم که آزمایشگاه بیمارستان بقیه الله را درست کنم.
لوازممرا جمع کردم آمدم خانه و به شهرداری گفتم من مجانی برای شما کار میکنم و شمااز مردم پول نگیرید.
بخصوص این سه معضلمیکروبی معاصر،یعنی ایدز،اعتیاد و هپاتیت ا و بفرمایید در روشهای ایمنسازی نوین غیراز واکسن در دنیا وضعیت جدیدی ایجاد شده است؟ اولین کسی که راجع به ایدز در ایران کار کرد من بودم.
مطالبی تهیه کردم و مجلههفتگی علمی اطلاعات این را چاپ کرد متأستفانه وزارت بهداری از کسان دیگردعوت کرد!اما تنها کسی که مطالعه داشت راجع به ایدز اسمش گم بود!
پروفسور الان چکار میکنید سرگرمی و علائقتان چیست؟ من هفده سال در بنیاد شهید بودم و بعد از آن دیگر کار جدی نکردم-البته الانبطور تفریحی مسؤولیت یک آزمایشگاه را دارم که خیلی هم از اینجا دور است.
تابها: 1-کتاب 3 جلدی روشهای نوین آزمایشگاهی 2-هماتولوژی عملی پزشکی3-کنترل کیفی 4-بیوشیمی عملی دو جلدی 5-میکروبیولوژی پزشکی 6-میکروبیولوژیعملی پزشکی و چند کتاب دیگر که وزارت بهداری و دانشگاه علوم تغذیه از پروفسور رضارضایی چاپ کرده است و فعلا نایاب هستند."