چکیده:
پس در مضمحل شدن و فروپاشی کامل،رهنمون میسازند. هنر در سرزمین پهناور روسیه در گذشته و حال، پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری و پس از آن، همواره دارای ویژگیهایی بوده است که معمولا در اولین برخورد،خصوصیات بارز فرهنگ روس را باز مینمایاند.ویژگیهای آثار گرافیک روسی،خصوصا هنر پوسترسازی،در سالهای پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و در سالهای انتقال نظام کمونیستی به آنچه پس از آن ظهور کرد،همچنان در سالهای پایان عمر و اضمحلال شوروی سوسیالیستی،ثابت و پایدار و بارز خود را نشان میدهد.از اینرو است که پوسترهای روسی،غالبا در نزد بینندهء علاقمند،در نگاه نخست،خود را از سایر پوسترها متمایز میکنند.آثار هنرمندانی که با انجمن«اینترپلاکات»،ارتباط و همکاری داشتند نمونههای بارز پوسترسازی روسی هستند. ولادیمیر فیلیپوف،عضو اتحادیه نقاشان اتحاد جماهیر شوروی سابق و رئیس انجمن«اینترپلاکات»در مقدمهء نمایشگاهی از پوسترهای روسی که در سال 1990 در پاریس برگزار شد،تذکر داده بود که: «(اینترپلاکات)انجمنی است بینالمللی که نقاشان را بدون توجه به ملیت آنها،شهر یا کشور زادگاهشان، عضویت در سازمانهای هنری یا سیاسی و یا تعلقات مذهبی در یکجا جمع میکند.«اینترپلاکات»همچنین انجمنی م ستقل از حکومت شوروی است.» برخلاف سایر انجمنها از جمله«پانوراما»،وابسته به کمیتهء مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی که در سالهای آخر عمر اتحاد جماهیر شوروی تعداد بسیار زیادی پوستر دربارهء پروسترویکا(اصلاحات)چاپ و منتشر میکرد،«اینترپلاکات»آثاری را که اغلب به دلیل بیش از اندازه سیاسی بودن،هیچگاه حتی در دورهء پروسترویکا به چاپ نرسیده بودند،جمعآوری کرده و به نمایش گذاشت. در طول دورهء رکود،نقاشان تحت نظارت حکومت قرار داشتند.بنابراین بسیاری از آثار خلقشده هیچگاه به معرض نمایش درنیامده و برای همیشه نابود شدند. اولین نمایشگاهی که اینترپلاکات در اتحاد جماهیر شوروی ترتیب داد،در طول جنگ افغانستان برگزار شد. هدف از این نمایشگاه،مبارزه با این جنگ ناعادلانه بود، مخالفت با مرگ جوانان بیست ساله؛با وضعیت غیر انسانی کسانی که به دلیل جنگ دچار معلولیت شدند و سپس جامعهء آنها را به حال خود رها ساخت. سود این نمایشگاه(70 هزار روبل)،برای بیمارستانهایی فرستاده شد که سربازانی که به شدت زخمی بودند در آنجا تحت معالجه قرار داشتند.در سال 2L1988 نمایشگاهی به نفع یتیمخانههایی ترتیب یافت که کودکان بیسرپرست و معلولین را میپذیرند. هدف این نمایشگاه،جلب توجهء جامعه به مشکلات و مسائل کودکان بود هدفی که نمایشگاه سال 1990 در فرانسه نیز برای خود قرار داده بود نمایشگاهی که موضوع بخشی از این مقاله است.ولادیمیر فیلیپوف گفته بود:«پوستر،هنری است که باید همواره در ردیف مسائل روز باشد.پوستر باید به یک فریاد شباهت داشته باشد.امروز کشورها صحنهء ریختن خونهای بسیاری است.این موضوع،نقاشان بسیاری را گرد هم آورده است که مایلند افکار عمومی را متوجهء این حوادث و ارزشهای انسانی کنند که دوباره باید به آنها ارج نهاد.»ه که در آثار گرافیکی،متجلی میشد. فراتر از مشغولیات زندگی روزمره و به دور از مناسبات رسمی یا آکادمیک تحمیلشده در هنر گرافیک،از طریق خلق پوسترهای متنوع،اندیشههای گوناگون فرهنگی،سیاسی و اجتماعی گسترده میشد. بدینسان،شاید بتوانیم یکی از دورههای شکوفایی هنر گرافیک در اتحاد جماهیر شوروی را،دورهء انتقال ار زژیم کمونیستی(و به اصطلاح دموکراتیک)بدانیم. آثاری که خواهیم دید،شاهداین مدعا هستند؛شاهدانی که ساده،اما غنی و صریح،آخرین لحظات زندگی انسان روس،در واپسین سالهای«اتحاد جماهیر شوروی»را بازگو میکنند. اینها پوسترهایی ساده و صریحند که دفع و نفی یک فضایی کهنه را نشان میدهند و میل به وارد شدن به یک فضای دموکراتیک به شیوهء غربی را تصویر میکنند و ما را به کشف فضاهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یکی از ابرقدرتهای تاریخ معاصر
خلاصه ماشینی:
"ولادیمیر فیلیپوف،عضو اتحادیه نقاشان اتحاد جماهیر شوروی سابق و رئیس انجمن«اینترپلاکات»در مقدمهء نمایشگاهی از پوسترهای روسی که در سال 0991 در پاریس برگزار شد،تذکر داده بود که: «(اینترپلاکات)انجمنی است بینالمللی که نقاشان را بدون توجه به ملیت آنها،شهر یا کشور زادگاهشان، عضویت در سازمانهای هنری یا سیاسی و یا تعلقات مذهبی در یکجا جمع میکند.
هدف این نمایشگاه،جلب توجهء جامعه به مشکلات و مسائل کودکان بود هدفی که نمایشگاه سال 0991 در فرانسه نیز برای خود قرار داده بود نمایشگاهی که موضوع بخشی از این مقاله است.
امروزه،همگی اعتراف میکنند که گلاسنوست (یادآوری این نکته لازم است که گلاسنوست عبارت است (به تصویر صفحه مراجعه شود) از علنی کردن آنچه در گذشته همه میدانستند ولی دربارهء آن سخنی نمیگفتند-فضای باز سیاسی)،باعث شد زنان نیز به سوی بطری(مشروب)دست دراز کنند که این خود از حدود اوایل دههء هشتاد به مشکلی واقعی تبدیل شده زیرا قبلا نقش زنان،اساس بازگرداندن شوهران به خانه پس از مشروبخواریهای شبانه بود.
در اوایل دههء نود میلادی،کمبود در دهمهء زمینهها به چشم میخورد(کالاهای اساسی معمولا در مغازهها وجود نداشت؛سفر در مسافتی کمی طولانی با اتومبیل (به تصویر صفحه مراجعه شود) ایجاب میکرد که فرد اتومبیل خود را از گالنهای بنزین و تایرهای زاپاس انباشته کند؛میتوان مثالهای دیگری نیز آورد).
گورباچف نیز فرمان داده بود که همهء مسافران باید قطار را ترک کرده و همه باهم با علامت او فریاد بزنند:«اوضاع خراب است،قطار حرکت نمیکند!» در خاتمه،سخنی از پانائیت ایستراتی را نقل کنیم که کتاب خود با نام«شوراهای 9291»را با آن به پایان برده است: «به رفقای اتحاد جماهیر شوروی تنها یک حرف میتوان زد:«خطر شما را تهدید میکند!»ولی من حرفم را پس میگیرم و میگویم رفقا رستگاری با شماست."