چکیده:
نوربرت الیاس با تأکید بر ضرورت توجه به نسبی بودن تأثیر عوامل مختلف در
صورتبندیها و فرایندهای اجتماعی و نیز توجه به صیرورت تاریخی آنها، پایههای
"جامعهشناسی آرایشی" یا به تعبیری دیگر از خود او، "جامعهشناسی فرایند" را مستحکم
ساخته است. در واقع هنر اصلی الیاس ایجاد سنتز یا ترکیبی مناسب از آثار کنت،
دورکیم و وبر است. او بر آن است که آدمیان را باید در تعامل و وابستگی متقابل به
یکدیگر مورد شناسایی قرار داد. زندگی انسانها وابسته به آرایشهای مختلفی است که
روابط آنها با یکدیگر، آن را شکل میدهد. این آرایشها مدام در حال تغییرند و در
جریان این تغییر، با شیوههای متنوعی نظم پیدا میکنند. بنابراین، برای شناخت صحیح
و دقیق رویدادهای اجتماعی باید فرایند و ماهیت آرایشهای موجود را به خوبی درک کنیم
او زندگی اجتماعی را به یک بازی تشبیه میکند که هر یک از حرکتهای بازیکنان فقط
با شناخت آرایش تیمی و حرکتهای قبلی امکانپذیر خواهد بود. پس مفهوم آرایش ناظر بر
شبکههای متداخل و به هم پیوستهای است که کنش افراد را به یکدیگر میپیوندد و آنان
را هم به انجام کارهایی قادر میسازد و هم از انجام کارهایی باز میدارد. حتی
گروههای متخاصم نیز با یکدیگر روابط و در نتیجه بر یکدیگر تأثیرات متقابلی دارند.
محور این آرایشهای متغیر، نوعی تعادل قدرت متحرک است که گاه به این سو و گاه به آن
سو میرود. قدرت عامل توانایی بخش و در عین حال، محدود کنندهای است که بر روابط
انسانی حاکم است. بهنظر میرسد که آشنایی با مبانی، ساختار و ساز و کارهای
جامعهشناسی آرایشی گذشته از جنبه نظری آن، میتواند ما را در شناخت ماهیت
آرایشهای اجتماعی موجود و تحولات گوناگون و پرشتاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی و
به ویژه سالهای اخیر بهعنوان یکی از عوامل زمینهساز آینده، مدد دهد.
خلاصه ماشینی:
"مبانی و اصول جامعهشناسی آرایشی تحولات اجتماعی مربوط به پشت سر گذاشتن قرن بیستم و ورود به قرن بیست و یکم نظریهپردازان ژرفاندیش را که به فراتر از یک دهه یا حتی یک قرن میاندیشند و به مفهوم تاریخی زندگی اجتماعی توجه دارند به این پرسشها رهنمون میشود که معنی واقعی شخص متجدد و متمدن چیست؟ چگونه راه و روشهایی را شناسایی کنیم که در چهارچوب آنها به یک فهم تاریخی برای حل مؤثر مسائل جاری بشر امروز نایل آییم آیا میتوانیم جهان معاصر را در واقعیت وجودی آن و سرنوشت آینده آن توصیف کنیم؟ چگونه باید در آن واحد به استقلال فردی و وابستگی متقابل که ویژگی همه انواع زندگی اجتماعی است توجه کنیم؟ نوربرت الیاس در مدت زمان بیش از نیم قرن در فاصله 1930 و دهه 1980 به بررسی این گونه پرسشها و یافتن پاسخ برای آنها پرداخته است و دستاوردهای او میرود تا مبنای بررسی و نظریههای جامعهشناسانه قرار گیرد.
اینک به منظور روشن شدن زوایا و جنبههای مختلف نگرش جامعهشناختی الیاس، فشرده چند مطالعه و پژوهش موردی را که در قلمروها و زمینههای مختلف اجتماعی بر اساس مبانی جامعهشناسی آرایشی صورت گرفته و در جلسات مختلف کنفرانس انجمن جامعهشناسی بریتانیا در سال 1995 ارائه شده است نقل میکنیم: هنرهای نمایشی جامعهشناسی آرایشی، رهیافتهای رسمی و متداول در مطالعات موسیقی، حرکات موزون و بهطور کلی هنرهای نمایشی را بهطور جدی به چالش میکشد و بهجای مفاهیمی مانند الهام، نبوغ، استاد بزرگ و نیز تضادهای دوقطبی و تحلیلهای ایستا از شیوهها و ساختارها در چهارچوبهای تاریخی محدود (مثلا قرون وسطی یا رنسانس) یا منطقهای (مثلا شرق یا غرب)، بررسی فرایندهای رفتار انسانی مانند حمایت و سرپرستی، انتقال اطلاعات و آگاهیها و رفتار و اقدامات تولیدکنندگان و مشتریان هنر در درون دایرههای متداخل و متقاطع تعهدات اجتماعی را پیشنهاد و ترویج میکند."