چکیده:
حکومتها از بدو تشکیل تاکنون همگی برای دوام و ثبات خود به مسأله کارگزاران و
مدیران صالح توجه خاصی نموده اند. از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی در ثبات و دوام
نظامهای سیاسی مؤلفه های بسیاری نقش ایفاء می کند که از آن جمله سلامت اخلاقی،
دینی، مالی و کارگزاران، توجه به اصلاحات اقتصادی و رفع حوائج مردم و پرهیز از ظلم
و ستم می باشد.
این تحقیق نشان می دهد که علی uپس از انتخاب کارگزاران خود به نظارت
مستقیم و بلاواسطه بر آنها مبادرت ورزیده و آنان را از هرگونه کوتاهی در انجام
وظایف محوله بر حذر می داشتند. به نظر علی uعدم توجه به موارد فوق سبب
می شود که حکومتها پس از مدتی به واسطه فسادهای مالی، اداری، اخلاقی و ... در
سراشیبی انحطاط و سقوط بیفتند.
خلاصه ماشینی:
"نتیجه آن که اگر مجموعه ویژگیها و بایستگی هایی که حضرت در مورد کارگزاران خود بدان تأکید کرده اند در حکومتی مجتمع باشد و از طرفی نظارت مستمر نیز جهت تداوم حسن سلوک و تعامل مطلوب با مردم نیز حاکم باشد یقینا می توان به اقامه عدل و قسط در جامعه امیدوار بود، بدیهی است تنها در این صورت است که مردم به این گونه نظامها اقبال نموده و خواهان تداوم آن می باشند وگرنه دیری نمی پاید که پایه های نظام حاکم از درون سست و متلاشی می شود و زمینه های زوال و فروپاشی آن فراهم می گردد زیرا اگر در جامعه ای عدالت اجتماعی پیاده نشود آن حکومت محکوم به سقوط بوده و در آن جای هیچ شک و تردیدی نیست.
7 کرین برینتون در جایی دیگر عامل برهمزننده ثبات نظامهای سیاسی را به مسأله شرایط اقتصادی مردم ربط می دهد و می گوید اگر شرایط اقتصادی و اجتماعی آنقدر سریع در جهت منفی دگرگون شود که مردم دیگر امیدی به اصلاح آن از سوی رهبران و مدیران جامعه نداشته باشند، این خود می تواند از عوامل برهم زننده ثبات و روزنه ای به سمت فروپاشی نظام مستقر باشد لذا اگر رهبران و مدیران یک جامعه به زندگی مردم و بهبود شرایط اقتصادی اجتماعی آنان توجه نکنند، کمکم در مردم این ذهنیت بوجود می آید که تنها راه بهبود شرایط تغییر نظام مستقر است.
در سیره سیاسی علی uبدین مسأله توجه زیادی شده است به گونه ای که کرارا اتفاق افتاده است که حضرت والیان و کارگزاران را که در حسن سلوک با مردم از خود کوتاهی نشان دادند و یا اینکه از انجام برخی وظایف محوله شانه خالی کرده اند، توبیخ و حتی عزل نموده اند."