خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) موسیقی و رقصی که موجد خلسه هستند، یعنی نوعی حالت فیزیولوژیکی-روانی بوجود میآورند که در آن،انسان از بند نگرانیهای مادی میرهد و میکوشد با نیروی ماوراء طبیعت رابطه برقرار کند،و از واقعیات مافوق حسی دریافتی داشته باشد،از همان آغاز پیدایی بشر وجود داشته است.
ولی در پیشرفتهترین تمدنها هم وجود دارند و نقش پناهگاهی در برابر صلابت نهادهای اجتماعی و کوششی برای تأکید اهمیت فرد را بازی میکنند که خود را قربانی منافع مادی جمع میبیند،اما از راه تماس شخصی با جهان اسرارآمیز ارواح حیثیت و اصالت خود را بازیافته احساس میکند.
1974 (به تصویر صفحه مراجعه شود) در این مینیاتور که از یک دستنویس ترکی متعلق به قرن پانزدهم گرفته شده است،یکی از«شامان»های آسیای مرکزی در حال رقص دیده میشود.
به این شکل-موسوم به ماهایانا (وسیله نقلیه بزرگ)-بود که آیین بودا به (به تصویر صفحه مراجعه شود) Photo C Australlan Informatlon Servlce, Londres 1-رقصندهیی که صورتکی روی شکم دارد مجسمه کوچکی است از گل رس سفتشده که در منطقه کامپش در مکزیک بدست آمده و به قرن هفتم تا دهم مربوط است.
رقصهای باآهنگ نظیر«راک»را نیز میتوان نوعی پناهگاه،نوعی تظاهر،شاید ناشیانه گاه نومیدانه،نیازی عمیق دانست که تحقق خود را در بازگشت به آداب و رسوم ورود جستجو میکند،آداب و رسومی که ازطریق موسیقی و رقص به فرد امکان میدهد با تمام وجود در تجربهیی شرکت کند،و در آن عشق به خدایی با همان واژههایی که برای عشق انسانی بکار میرود،بیان میشود،و نمونه آن را در اشعار عرفانی شاعران بزرگ صوفی،نظیر اشعار مولوی ،عارف ایرانی میتوان دید."