چکیده:
از آنجا که صاحبان و مدیارن بنگاهها و موسسات اقتصادی و تولیدی نخستین عامل تأثیرگذار در موفقیت یا عدمموفقیت این بنگاهها و یا موسسات میباشند،بنابراین پرورش مدیرانی کارآفرین در هر جامعه،میتوان تضمینی برای موفقیت اقتصادی سازمانها و بقای آنها در محیط پررقابت امروزی باشد.رسیدن به این هدف،نتیجه فرایندی است که باید از ابتدای کودکی آغاز گردد و در آموزش و پرورش و آموزش عالی بهطور جدی و حساب شده در نظر گرفته شود تا فرد مهارتهای لازم را به درستی فرا بگیرد.بنابراین باتوجه به این مسئله که آموزش کارآفرینی کلید اصلی ارتقاء درک و توسعه دیدگاه افراد در جامعه و در دانشگاه نسبت به کارآفرینی میباشد،دانشگاهها میتوانند با افزایش انگیزه و مهارت فارغ التحصیلان خود جهت کارآفرین شدن،این نیاز را برطرف نمایند. این مقاله با هدف بررسی پنج انگیزه مهم کارآفرینی،توفیقطلبی،قدرتطلبی،رقابتطلبی،ریسکپذیری و منبع کنترل، در میان مالک-مدیران و مقایسه ان با مدیران حرفهای صنایع،الزامات آموزش و تربیت مدیران کارآفرین را تأکید مینماید و توجه برنامهریزان کشور را به موضوع آموزش کارآفرینی و اهمیت کسب مهارتها و ویژگیهای آن معطوف میکند. در این تحقیق با استفاده از مقیاسهای شناختهشده،سطح روحیه کارآفرینی یک نمونه تصادفی 144 نفره از میان مالک- مدیران و مدیران حرفهای صنایع استان اصفهان،از نظر ویژگیهای فوق مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که در مجموع،مدیران از سطح روحیه کارآفرینی چندانی برخوردار نیستند.اگرچه از نظر انگیزه توفیقطلبی،مالک-مدیران و مدیران حرفهای تقریبا در یک سطح قرار داشتند و لیکن مالک-مدیران از انگیزه ریسکپذیری بالاتر نسبت به مدیران حرفهای برخوردار بوده و همچنین در مقابل،مدیران حرفهای از انگیزههای رقابتی و قدرتطلبی بالاتر و منبع کنترل درونیتر برخوردار میباشند.اما بهطور کلی بین دو گروه مالک-مدیران و مدیران حرفهای از ننظر سطح روحیه کارآفرینی تفاوت معنیداری مشاهده نشد.در نتیجه،شناخت یک مجموعه از ویژگیهای کارآفرینی که در مدیران امروز از اهمیت بیشتری برخوردارند موجب میشود که ما برنامههای آموزشی خود را در زمینه تربیت افراد کارآفرین، در مراکز و موسسات آموزش عالی بهگونهای تدوین کنیم که مباحث آموزشی در جهت تقویت ویژگیهای کارآفرینی باشد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین باتوجه به این مسئله که آموزش کارآفرینی کلید اصلی ارتقاء درک و توسعه دیدگاه افراد در جامعه و در دانشگاه نسبت به کارآفرینی میباشد،دانشگاهها میتوانند با افزایش انگیزه و مهارت فارغ التحصیلان خود جهت کارآفرین شدن،این نیاز را برطرف نمایند.
این مقاله با هدف بررسی پنج انگیزه مهم کارآفرینی،توفیقطلبی،قدرتطلبی،رقابتطلبی،ریسکپذیری و منبع کنترل، در میان مالک-مدیران و مقایسه ان با مدیران حرفهای صنایع،الزامات آموزش و تربیت مدیران کارآفرین را تأکید مینماید و توجه برنامهریزان کشور را به موضوع آموزش کارآفرینی و اهمیت کسب مهارتها و ویژگیهای آن معطوف میکند.
در این تحقیق با استفاده از مقیاسهای شناختهشده،سطح روحیه کارآفرینی یک نمونه تصادفی 441 نفره از میان مالک- مدیران و مدیران حرفهای صنایع استان اصفهان،از نظر ویژگیهای فوق مورد مطالعه قرار گرفته است.
در این میان تقویت و توسعه کارآفرینی در دانشگاهها میتواند موجب حل معضل اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها شده و اینده وضعیت شغلی آنان را باتوجه به نوع رشته و تخصص دانشگاهیشان شفافتر سازد(رهایی،4831) براساس نتایج مطالعاتی که در سالهای 2002 و 3002 در انگلیس انجام شد،پتانسیل آموزشهای دانشگاهی در بالا بردن کیفیت رشد شرکتها،بایستی مورد توجه قرار گیرند؛زیرا که سرمایهگذاری در اموزش کارآفرینی یک سرمایهگذاری بلندمدت است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) همچنین مدیران براساس سن،میزان تحصیلات و تجربه کار مدیریتی مورد بررسی قرار گرفتند و به منظور بررسی تأثیر این متغیرها بر انگیزههای توفیقطلبی، قدرتطلبی،موقعیت رقابتی،ریسکپذیری و سطح روحیه کارآفرینی در میان مدیران صنایع،از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید.
مالک مدیران نیز برای حفظ موقعیت و همچنین توسعه کسب و کار خود به منظور برخورداری از پیشرفتی دائمی در موقعیتهای رقابتی، نیازمند برخورداری از انگیزه رقابتی در سطح بالایی میباشند."